جمعه، مهر ۱۵، ۱۴۰۱

دخالت بیجا

ثریا ایرانمنش « لب پرچین ». اسپانیا 

( یک دلنوشته ) 

روزیکه از ملکه هلند خواسته شد که استعفا بدهد وتاج وتخت را به پسر کوچکش واگذار مند وعروس  أرژانتینی او تکیه بر صندلی او بدهد ، غم جهان را با لبخندذی در دل نهان کرد واستعفای  خودرا امضا نمود وبرای مدتها کسی اورا ندید. رفت با نوه هایش سر کرم شد هیچ عکسی یک مطلبی  در باره او در  هیچ رسانه های دیده نشد. تا  زمانی که اندره ریو موسیقدان این زنان اورا از خلوت بیرون کشید وبرایش بک کنسرت خصوصی بر پا کرد اما او همچنان با همان شیوه آرایش همیشگی وهمان لبخندی که بیشتر به سکوت شباهت داشت در بین ملتش چرخید ودوباره به پناهگاه رفت ،اما متاسفانه ملت ما و اربابان گذشته ما هنوز خودرا صاحب الختیار سرنوشت سه نسل بعد میدانند.

شاهنشاه أریا مهر   مبلغی را در بانک  مانهاتان  به بانک شریک ودوست خود راکفلر بزرگ  بنام ولیعهد.  به امانت کذارد تا روزی که به سن قانونی رسید و به ایران برگشت برای ساختار سر زمین ویران شده اش ا.ز  آن استفاده کند وتا زمانی مه درخارج هست تنها بعنوان ولیعهد می‌تواند بهره انرا بگیرد  وحقوقی از دولت نیز بعنوان بک ولیعهد  تبعیدی تیز دریافت کند و 

اما آنها ول کن نبودند یک روز شاهنشاه میشدند ، روز دیگر  رییس جمهور میشدند ومادر تاجدارشان  تیز در کسوت  ما در ایران هر ازگاهی  خودی را به نمایش میگذاشتند ایشان احتیاجی ندارند سر مایه  کذاری در عطرًمد و شراب و املاک 

  برای چند نسل کافی لست به اضافه سهامی  را که اعلیحضرت برایشان و به نامشان  خریدند. کافی آست که زندگی کنند 

در امنیت کامل بسر میبرند میهمانی هایشان بر قرار است وبقیه هم بما مربوط نمی‌شود

انچه بما وسر نوشت ایرانیان مربوط است بلا تکلیفی آن ملت آست دستور پشت دستور مصاحبه پشت مصاحبه ودوربینها مشغول کار. وجوانان وغنچه  های نورس وسط خیابان‌ها مانند یک گل  پژمرده در خون میغلطند. پیام پشت  پیام عکس. پشت تک همچنان این رودخانه کل آلوده  جاریست بی آنکه هیچ  نقشی در آن یافت شود ،

خواستم از  بانوی تاجدار تقاضا کنم شما هم مانند ملکه هلند در خلوت خود بافتنی ببافید ویا اکر مومن هستید نماز  بخوانید وبا ماشینهایژ الکترونیکی  نوین به حساب‌ها شخصی  خود برسید ملت ایران. ا رها کنید. حضرت ولایتعهدی هم گمان نکنم أن جایگاه امن  وامنیت وخوشی ها خودرا فدای دخترکان  برخاست افتاده ایران بنمایند نه شهریاری وجود دارد ونه شاهی بر میگردد  مگر مشتی جیره خوار که مانند موش گوشتخوار در انتظار یک معجزه   پیر شده اند ،

نسل جوان ما نسلی است که میداند میخواند مانند ما گاو نیست  که سرش به چرا مشغول باشد ‌پهن پخش کند این نسل با همان 

روسری کهنه آن جباران  را پایین خواهد کشید ،

تقاضای این مادر واین زن رنجدیده از شما این است که خودرا کنار بکشید بعنوان یک ایرانی دلسوز حق هر. ابراز عقیده ای را دارید نه آنکه هنوز شهسوار  وشهنواز وپرنسس  پرنس وغیره بر کالسکه زرین سوار شوید ومردم را به چند گانگی تقسیم کنید. بگذارید آنها خودشان سرنوشت خودشان را  تعیین کنند  سگ های  درنده شما وان رژیم منحوس به آندازه کافیدر فضای مجازی آتش بر پا میکنند شما همان  آتش زیر خاکستر بمانید هم برای شما خوب است هم برای ملت ایرآن. حتی من بخودم اجازه نمیدهم درجاهایی فضولی کنم چرا که درجای  امنی نشسته ام ودیگر هیچگاه هم روی سر زمینم را نخواهم دید بحکم جبر طبیعت ،

پایان 

با احترامات فائقه 

ثریا ایرانمنش جمعه  هفتم اکتبر 2022 میلادی  

هیچ نظری موجود نیست: