سه‌شنبه، اسفند ۱۰، ۱۴۰۰

اگر جنگ ادامه یابد !


 ثریا ایرانمنش " لب پر چین " اسپانیا !

" اگر جنگ ادامه یابد " کتابی است از " هرمان هسته در مورد جنگ جهانی  دوم  که درمقابل این جنگ یک بازی کو.دکانه بود با سیاستمداران قدرتمند دنیا دیده / مانند ژنرال دوگل که مانندی ندارد وامروز یک مارمولک چندش آور بر جای او تکیه زده / بجای روزولت وجرج واشنگتن یک مرد حلبی وبیمار روانی در میانی مشتی زنان پیر ویاِئسه شده ومردان بچه باز ادای قدرتهای جهانی را در میاورند ویک افسرخود خواه  مانند یک مومیایی  یخ بسته هیچ جیز در چهره او حرکت نمیکند . 

نه جناب هرمان هسه این زمان را پیش بینی نکرده بود . 

حال جنگ بر سر قدرت جهانی وبردگی مردمان جهان است وبس کسی دیگربفکر آن صورت کو.چک وشیرین دختر بچه ای نیست که درزیر یخبندانها  درانتظار یک شیشه شیر داغ نشسته است  همه درفکر آنند که این جنگ چه مزایایی برایشان خواهد آورد  درماندگان وبیچارگان درفکر یک سر پناهند تا خودرا بنوعی به ثبت رسانیده   پناهنده سازند واز مزایای قانونی  آن سر زمین !!! بهر ه مند شوند عده ای پرچم به دست گرفته راه افتاه اند تا چهرهایشان دردوربین  ضبط شود وبرایشان افتخار آمیز باشد  عده ای هم لباس رزم پوشیده اند تا برای جنگ ابر قدرتها بروند حال هرکدام بیشتر بدهند آنها همان راه را طی خواهند کرد برایشان نه این سرزمین ونه  آن سر زمین مهم نیست  تنها میدانند که باید بکشند  .

زمانی  ار فرا سوی عقل مردمانی میگذرم که آفتاب عقل و زندگی آنهارا سوزانیده  وخشکانده است  وحال درتابه   سود وزیان دارند مانند  نخود برشته  بالا وپایین میپرند میل دارم که  درکنارشا ن بنشینم  و بر انها سایه افکنم  ولبه تیغ اندیشه هایم را با رویاها وخیال به آنها برسانم !

میدانم همه امروز بنوعی دراین آتش میسوزند شعله آن دامن ماراهم گرفته است واشک آن ورزشکار  دونده را نیز درآورده است دو دیوانه دو سوی دنیارا گرفته اند وعمله هایشان درمیان اروپای غربی مشغول گودال کندن برای اجساد میباشند .

چه بسا دیگر کسی در راه خداوند نمی جنگد قبلا برای آخرت خود  دربانک  خداوند حسابی باز کرده اند و امروز در میدان دیگری زیر دوشی  غسل ارتماسی را بجای میاورند  شاید یک بهره برداری دیگر هم کردند ودربهشت جای بهتری  به انها داده شد .

امروز همه دریک شور وبی نظمی وبی خبری بسر میبرند دو قمار باز قهار در دو سوی جهان نشسته اند وهردو میتوانند حتی خورشید را نیز خاموش سازند ومارا درتاریکی بجان یکدیکر ببیاندازند  هریکی تاسی میاندازد مهره ای را جا بجا میکند یکی لاتهایش را به رخ جهان میکشد وآدمکشهای حرفه ای اش را دیگر کشتی های حامل توپ وها وتیرهای کشنده را دردریاها به راه انداخته مردم گرسنه  راهها بسته دراین میان کشورهای اروپایی دست به عصا راه میروند غلات ومواد غذایی را انبار میکنند قیمت بنزین   خیلی بالا رفته حال معلوم نیست فردا این برنج هایی که درونش موش ها لانه کرده اند به چه قیمتی برسد نان کمتر دربازار دیده میشود حتی نان جو هم کم است نان ارزن ونان ذرت..

در درون من چیزی شکل میگیرد که از پیش میدانم  دیگر دلم هوای آن خیابان پهن بزرگ را نمیکند  دلم مرده دچار سر گیجه هستم  درفکر هیچ بردو باختی نیستم متاسفانه دربانک  خدواند هم حساب ندارم  همه چیز را باخته ام وازاین باخت غرق لذت هستم  تنها از بردن عشق لذت میبرم آنهم گم شد  ومعنای زندگی بطور کلی دگر گون شد .

اگر جنگ ادامه یابد دیگرمن نیستم تو نیستی واو نیست ومانخواهیم بود تنها خاکستری فشرده با رنگهای گوناگون  در مسیر باد حرکت میکنند وارواح ما درآن بالا بالاها  چنگ مینوازند وشعر میخوانند  مانندامروز ! دنیا دچار سر گردانی وبدبختی هایش میباشد  یک برایمان مولانارا میخواند دیگری قصه حسین کرد را  ودراین پیچیدگی درونی خویش نشان میدهند  که خودشان نیستند  بلکه دیگرانند که آنهارا  هش میکنند .

امروز سه شنبه واول ماه مارس است ومن درانتظار یک روز شادی که نامش نوروز است !

پایان / ثریا ایرانمنش / 01/03/2022 میلادی 


هیچ نظری موجود نیست: