شنبه، دی ۲۵، ۱۴۰۰

چه همه غم انگیز .


 ثریا ایرانمنش  ، لب پر چین ، اسپانیا 

مطابق هر هفته روزهای شنبه ویک شنبه راس ساعت هشت صبح. ارکستر سنفونی  برایمان یک ساعت یک برنامه میگذارد وپس از آنکه از زیر خروارها سرنگ وبیمارستلنها و گفتگو ها وفرمایشات مربوط به آن هیولای وحشتناک. فارغ میشویم دل به این یک خوش کرده ایم ،

ای بابا ، همهرا درون یک قاب شیشه ای جا داده اند. با پوزه بندبعضیهاروی پوزه بند خود نام بتهوون را نوشته اند همه هم  اریا های غم انگیز.  که اکثرا از ألمان بر میخیزد به همراه کر. وخواننده هم پس از اجرای برنامه اش کاغذی را لوله کرده از روی سن محو می‌شود 

خوب این تنها دلخوشی ما در زندان. خانگی است. باز هم باید شکر گذار بود. دربعضی از کشورهای گل وبلبل ‌شعر  وترانه ترانه این کارها  گناه است  در اینجا هم. تقریبا بیشتر  موسیقی ها به درد کلیسا ها میخورد .

سالهاست که ما تنها بین اپرای لاتراوی‌تا غلط میزنیم سفر هم برایمان امکان ندارد  

أن روزها. که به لندن میرفتم گردش من در کامنت گاردن بود ودر میان. مغازه های صفحه فروشی. سی دی ها وسپس  دیوی دی ها و  حال مرتب باید انهارا تکرار کنم. .

آن فیلم مسخره ای که انگلیس ها در باره موزرات. درست کردند و کاملا اورا به لجن مالیدند باز برای شنیدن موزیک آن قابل تحمل است ،

 مدتها گشتم تا مردان روستا را یافتم. با یک  کیفیت  مزخرفی گویی تنها همه برنامه در یک. استودیو. ضبط شده بود  موسیقی متن آن بی نظیر است. آزاپراهای  بزرگ‌اواگنر اینجا اثری نیست شاید در پایتخت باشد ما در یک دهکده زندگی می‌کنیم که تنها. آوازهای فولک‌ریک فلامنکو ورقص است پبس …..

نه فیلم تازه ای. نه سخنی . نه گفتاری.  همه در آزمایشگاهها. نشسته ایم وبه رژه سرنگ ها وواکسن ها  ساخته شده شرکت‌های دارویی مینگریم وتنها. سئوالی  که از هم هم داریم تو کدام. را تزریق کردی  ؟؟؟؟ 

دیگرخبری نیست.  دیگر نمیتوان پرسید این بوی خوب تو متعلق به کدام عطر است. گویا عطرهای ما رفتند ‌نشستند در کنجینه  بزرگان . وبودجه  ما کفاف نمیدهد عطر یکصد تومانی را هزار یورو بخریم !!!!

لباسها هم تقسیم شدند بازار دست دوم فروشی رواج یافته.  اگر خیلی دلت میخواهد شیک جلوه کنی میتوانی به یکی از این فروشگاههای دست دوم فروشی بروی و یک دست کت ودامن  یا یک پالتو ویا شال گردن متعلق  به فلان بانوی خود فروش را بخری ،

در غیر اینصورت با همان البسه ای که از جنس آلیاژ مصنوعی درست شده‌اند. زندگی کن خوشبختانه من همیشه درخانه هستم وتنها به گرمکن احتیاج دارم که از مغازه ورزشی می‌توان آنها را تهیه کرد ،

زندگی بس نا جوانمردانه !!!غمگین  ‌سرد است و خیلی غمگین  .  غمگین تر از زمان جنگ دوم .  به امید روزهایی بهتر که دیگر ما  .نیستیم تا برایتان ترانه بخوانیم ،ث 

پایان  ثریا 

پانزدهم ژانویه دوهزارو بیست ودوم میلادی 

هیچ نظری موجود نیست: