عشق بالای کفر ودین دیدم / بی نشان از شک ویقین دیدم
کفر ودین وشک ویقین گرهست / همه را با عقل همنیشین دیدم
چون گذشتم ز عقل وصد عالم / چون بگویم که کفر ودین دیدم
هرچه هستند بند راه خودند / سد اسکندری من چنین دیدم .........." فرید الدین عطار نیشابوری "
در برنامه دوساعت ونیم آقای رضا هازلی ساعتها سر جایم میخکوب بودم رنج بردم وجه بسا گریستم وبه این دلقکهای روی صحنه صد هزار بار نفرین کردم که چگونه با بی هدفی وتنها برای مشتی دلار سر زمین خودرا رها ساختید وبرا یش نوحه سرایی میکنید مردم را تنها گذاشتید وحال از بیرون فرمان آتش میدهید ؟ جگونه بی تفاوت تنها سر به زیر انداختید ومسئولیتی را که برعهده شما بود نا دیده گرفته شب را با هرجایی ها گذراندید؟ وگاهی در یک حادثه بزرگ اشک تمساح ریختید وفریاد برداشتید گناهکاران اصلی شما هستید صاحبان رسانه هاونوکر بیگانه .
در یکی از خبر خه خواندم که باستان شناسان مشغول کند وکاوش " پادشاهان " عرب هستند !!! فرداست که زال مادر شیخ عرب خواهد شد ورستم نیز چپیه ویقال بر گردن با امام حسن درمیفتد .
هنوز آقایان درخم یک کوچه نشسته اند تا باقی عمرشانرا دراستراحت کامل بگذرانند واتومبیلهای گران قیمت سوار شوند درخانه های بزرگ مشغول دام داری وبچه بازی باشند وگاهی هم نقی بزنند که بلی ما اواره شدیم ؟!
حال کم کم شاهنامه ما به صندوق های دربسته سر زمین قوم موسی میرود ویا خمیر میشود کتب شاعران همه درون آتش سوخته میشوند سیمرغ مادر یحیی میشود وشاهنشاه هخامنشی نیز پدر آن قوم خواهد شد !.
آیا آنها حق دارند که جانهارا بیازارند چون اجتماع وقوانین آنها اینگونه خواسته است ؟ وایا ما حق نداریم برای حفظ عقیده وحیثیت خود از مهر سخن بگوییم واز جداییها بنالیم ؟ ا نها آهسته آهسته ابراهیم را وارد کتب ما کردند وامروز { مقام ابراهیمی " بر همه قدرت های منطقه حاکم است وایران بی کس تنها دردست مشتی آدمکش مشغول نسل کشی وپاک سازی نژاد پاک آریایی است آن مردان هنو زاز ذکر مصیبت مرافعه بین دو قدرت در میان پنجره هایشان در افشانی میکنند وبرایشان مهم نیست زمین شان را کشت کرده اند درختانشان را کاشته اند خانه هایشاامن است زیر سایه دولت هایی که روزی ارباب آنها خواهند شد دیگر کسی بفکر ان ویرانه سرا نیست که چگون در زیر پوست شب ساختمانهای نامریی بالا میروند واثار تمدن باستانی به زیر آب وزلزله هیا ناشی از دست بشر ویران میشوند مردان ما یک یک بیک جان سپردندواگر هم زنده بودنددیگر قدرتی در جانشان باقی نماند بود تا برای خ=حفظ خا نه اجدایشان حرکتی انجام دهند نسل جوان نیز در مجل حاضر به دنبال " گرد" است که آنرا بر بینی خود بالا بکشد وسپس به دنبال کار دیگری است .
زندانها لبریز از مردان وزنانی است که لب گشودند وطلب خویشرا خواستار شدند طناب دار هرروز کار میکند وتیر غیب نیز از بالا بر سر یکایک آدمها بیگناه می افتد و آنانی که خودرا فروختند درامانند البته دراتیه باید درخدمت ارباب خدماگذار وخدمه وبنده باشند .
امروز اگر از یک ایرانی به پرسید داستان زال چیست ؟ خواهد گفت پیرزنی بدبخت درکنج مطبخ ! او دیگر سام را نمی شناسد اجتماع نوین اورا قربانی کرده است همه جامعه وعرف وادات او تغییر کرده اند تنها از آزار جسمی وروحی خودرا پنهان میکند مهر ومهربانی درآن سر زمین به خاک رفت وبجایشن خشونت قهر وکشتار وخون ریزی جویبارهای تشنه را ا ابیاری کرد زمین خشک شد دریاها خشک شدند وآنچه را که باقی مانده اسراییل میخواهد یک جا ببلعد با کمک مردان خود که درنقش یک روحانی ویا جانشینی پیامبر ویا رهبر سر زمین ماست آن چارقدر های پیجازی بر پشت وسینه آ ن مردان هدیه همان ارباب است ونشان نوکری آنها وخدمگذاری .
جال دربرابر این فرمانهای سخت چگونه باید جان گرفت ؟ نیرو گرفت وبه جنگ دشمن رفت واز خاک اجدادی خود حمایت کرد وآنرا پس گرفت هر چه امروز دردست ماست وبا آن بازی میکنیم ویا مینوشیم ویا میخوریم همه کار دست همان مردانی است که خیال دارند آخرین طعمه را نیز ببلعند .
حال باید درانتظار پادشاهان اقوم اعراب بدوی باشیم که ازز یر ازمایشگاههای رفقا بیرون خواهند امد وایران هیچگاه تمدنی نداشته بلکه اقوامی وحشی درکوهها به دنبال حیوانات بوده اند وچرا که هالیود انرا ساخت وبه تمام جهان نشان داد/ باطری رو به اتمام است وگفتگو ها زیاد تنها باید گفت " بیدار شوید خواب بس است.ث
پایان / ثریا یارانمنش 13/11/ 2021 میلادی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر