یکشنبه، شهریور ۲۸، ۱۴۰۰

کتاب

ثریا ایرانمنش " لب پرچین " اسپانیا 

به تو درود میفرستم که با " قلم "برخاستی نه با شمشیر .

اکنون ما اسیریم . همه جهان اسیر است 

ما درست مشنی پست وفرومایه اسیریم . باید درود مرا بپذیری  

این درود از دلی پر درد بر میخیزد  ترا نخواهد سوزاند 

امروز همه ما آشفته حالیم  حتی اجداد ما درخاک آشفته حالند 

شمشیر تو  از زنجیر ها درخشان تر  است 

برخیزید ای مردگان  رونده روی زمین 

زنجیر هارا پاره کنید قبل از آنکه وارد اردوگاه  مرگ بشریت شویم 

به ایزد پارس سوگند میخوریم که هرگز اسیر نشویم واسیر نمانیم 

تو برخاستی . من نیز برخاسته ام دیگران  نیز برخاسته اند 

همه باید برخیزیم قبل از آنکه کوره های آدم سوزی را دوباره برپا سازند

درود بر تو که قلم را برداشتی  وشمشیر تو براق تر شده است 

در سر زمین ما گورها  همه سر بر آورده اند  کودکان ما به خاک می افتند 

 باید برخاست  . برخاست .با درودها وستایش های خود به ایزد دانایی .

بتو درود میفرستم که قلم را برداشتی .

 ثریا ایرانمنش / 19/-9/2021 میلادی 


 

هیچ نظری موجود نیست: