پنجشنبه، شهریور ۲۵، ۱۴۰۰

پیمانهای پنهانی


 ثریا ایرانمنش " لب پرچین "  اسپانیا 

نه بر اشتری سوارم . نه چو خر به زیر بارم / نه خداوند رعیت / نه غلام شهریارم !

 چیزی برای گفتن نیست / چیزی برای نوشتن / نیست چیزی برای آموختن نیست وچیزی  برای از دست دادن نیست  هرچه هست نکبت است وسیاهی  درد است وتباهی . چادر ی سیه از مکر وفر یب بر روی دنیا کشیده اند  ونوکران وچاکران وسر بازان  ولشکریان واستادان و شاگرادان  از  جایی اجازه ورود میگیرند وبه جایی دیگر پرواز میکنند  اگر لازم باشد ویران میسازند واگر لازم باشد میکشند واگر خیلی لازم باشد  قومی غریب را به همراه داس وخنجر به جان مردم میاندازند زنانرا از باروری باز میدارند  آنهارا به قتلگاها میفرستند  ودر نمایشی رقت انگیر  ( کمیته ها ) دختران وزنان را ردیف کرده اشک ریزان بگویند بلی!!! ما هم مورد تجاوز فلانی قرار گرفته ایم واین فلانی وفلانی ها کسانی هستند که باید از صحنه گم شوند واین هنرپیشگان را برای رستگاری روحشان وجلوی دوربین ها مینشانند . 

حقوق بشر تنها یک سالن بزرگ خالی است  وچند نفر تنها دسنهایشانرا تکان میدهند  صدایشان گم میشود  بشر واقعی حقوقی ندارد ! چون خودش به همه وظافف وحقوق خود واقف است بقیه همه صحنه های نمایشی هستند .روز گذشته دریک برنامه دیدم مشغول بستن وسیم کشی دور کنگره ! بزرگ ایلات متحده  میباشند چرا که باید برای فرمانداری مردم رای بدهند  از پیش آن فرد مورد نظر  انتخاب شده واین نمایش را برای سرگرمی گذاشته اند وعده ای که میروند به فرد مورد علاقه شان رای بدهند میگویند شما قبلا یکبار رای داده اید یعنی وقاحت وپرویی و دروغگویی را علنی ساخته اند  حکم ران از پیش طبق دستور  اطاق دربسته انتخاب شده است بقیه تنها برای نمایش دادن وپرکردن  برنامه های تلویزیونی هست .

نه چیزی برای نوشتن نیست چیزی برای گفتن نیست حق حرف زدن را ازما گرفته اند بر دهانمان پوزه بند بسته اند ورهبری گروه بردگان را نیز به آن مردک لرزان ولغزان سپرده اند  وهمه میدانیم که راهها به کجا ختم میشوند .

درحال حاضر مشغول ویران کردن همه گذشته های ایران بزرگ واولین امپراطوری جهان میباشند قومی وحشی را حاکم ساخته اند تا مردم را یا ازگرسنگی وتشنگی ویا با بیماری ها ویا واکسن ها مرگ از بین ببرند نژاد ایرانی واقوام هخامنشی ونامش باید در جهان از بین برود این یک کینه دیرینه است  ودرحال حاضر تنها مردم ایران وافغانها وکردها هستند که مورد هجوم  و ویرانی ها قرار میگرند عمله هایشان نظیر آن ترک ترکستانی ناگهان شبانه حمله میکند ومجسمه هارا پایین میکشد وهمه چیز را ویران میکند  لزومی ندارد توضیح بیشتر دراین باره بنویسم یا بگویم .

بلوچستان / خوزستان همه دچار قحطی میشوند تا ناگهان سیل اقوام گوناگونی  به آنجا هجوم آورده  وصاحب یک ایالت شوند ودرآنیده در گوشه ای از موزه ها چند تکه را میگذارند که بلی در ازمنه قدیم قومی بودند وحشی وبدینگونه زندگی میکردند در هولیوود همیشه ایرانیانرا اقوامی بدوی ووحشی نشان میدهند وآدمخواران قبایل دیگر را  ! انسانهای  متمدنی که تمدن اولیه را بنا نهاده اند  تیغ دردست دشمن است 

نژاد پاک اریایی باید تنها نصیب  با زماندگان جناب هیتلر شود !!! که خود او روزی افتخار میکرد که میل دارد نژادی پاک ومبرا ازهر آلودگی نظیر اقوام اریایی  در المان بوچود بیاورد !  دیگر از ایران وایرانی  کسی وچیزی باقی نمانده  همه کوچ کرده اند ودر سر زمینهایی  که انهارا  پذیرفته ذوب شده اند ایرانرا برای غذاهایش دوست دارند  وبردن دلارها وبه رخ کشیدن زندگیشان برای آن بیچارگانی که یا درزندانها محبوسند و یا در فقر و گرسنگی و تشنگی دارند جان میسپارند  .نه کمکی از هیچ جا نمی رسد .چند ی پیش یک خانم جنوب شهری اهل شهر ری وکوره های آجر پزی به دیدارم آمد وگفت " منهم پاسپورت گرفتم حالا ما همه اروپایی شدیم !نگاهی به سر وضع ولباس پوشیدن وآن کفشهاس پاشنه بند عهد دقیانوس وان گلیمی که منجق دوزی شده بعنوان شال برشانه هایش پهن کرده بود انداختم . گفتم مبارک است که شما اروپایی شده اید اما من همچنان درذهن پنهانم  ایرانی اریایی واز نژاد زرتشت بزرگ میباشم .این دفتر چه رنگی هیچ چیزی را نه ثابت میکند ونه تعویض میکند .

حال من تنها ترین موجود روی زمین تنها ترین انسان روی زمین شبها بادردهایم میگریم وروزهارا با گلدوزی وبافتنی میگذرانم گاهی نگاهی به آن برنامه های ساختگی میاندازم هنوز پیرمردان  فسیل زمان گذشته  سر آلف با آویا عین  آمدن رفتن ونشستن مرافعه دارند وعده ای نیز کاسه گدایی را جلویشان گذاشته اند برای هرکلامی که از دهانشان  بیرون می اید سکه ای طلب میکنند .

جلوی مرا گرفتند که چرا به خر عیسی گفتم  یابو اما انها راه را میدانند به نرخ روز نان میخورند . ........

من در غیاب ماه . بر این ساحل غریب مستانه پا نهاده وهشیار مانده ام /شادم که چون فانوس دریایی  تمام شب سرخ " با دل خونین "  در چنگر زمانه  فشرده وزنده مانده ام .پایان 

ثریا ایرانمنش / 16/09/2021 میلادی .

هیچ نظری موجود نیست: