دوشنبه، آذر ۲۴، ۱۳۹۹

مستر باک

ثریا ایرانمنش " لب پرچین " اسپانیا !

خوب مستر زاک !!!!  با شما سخنی دارم دنیا با شما حرفهای بسیاری دارد .

ایمیل من بسته شد تویتیر را خودم  بستم  فیس بوک را ترک کردم  حال من مانده ام این صفحه ناچیز  آنقدر کوچک است که دراین دنیا پر اشوب حتی یک نفر  نمیتواند آنرا بیابد  مخصوصا اگر خود دستگاه بخواهد بنویسد واجازه ندهد من پای خودرا از گلیم درازتر کنم گلیم من هر روز کوچکتر میشود وخودم نیز !

امروز چهاردم دسامبر وبیست وچهارم آذرماه وروزی است که خورشید میگیرد کلیپس ایجاد میشود درکجا؟ نمیدانم دراینجا آفتاب درخشان  است وروزی است که بشر پایش را به عصر نوینی میگذارد( طبق گفته ستاره شناسان )  به عصر خرد ودانایی !!! ایا حدود دانایی ما به حدی رسیده که نام بشررا برخود بگذاریم یا باید فریب آن جانورانرا بخوریم که مشغول اره کردن شاخه های درخت انسانیت میباشند اره کردن  شاخه های  جوا ن و  پیر.

. عصر خرد ودانایی عصر بزرگی بود فلاسفه قرن دران   شرکت داشتند  سسیاستمدارانی جهان دیده وجنگجویان ورزیده نه  مشتی زباله که هرکسی یک تریبون به دست گرفته وهوار میزند .

شب گذشته پسرم از سفر آمد ومیل دارم تمامی  هفته را  درکنار او بگذارنم شاید دیگر فرصتی نباشد  تا برای دیگران روضه بخوانم .

از سرنخست او  درخیال من او زنده شد وحال باید درکنارش بمانم با همه رنجی که از بیماری میکشم خودرا شاد وسر زنده نشان میدهم  وشما مستر بیل / مستر زاک هیچگاه نخواهید توانست مرا به زانودر  بیاورید نه شما ونه خدای نادیده شما هیچکس تا به امروز ندیده  من زانو بر زمین  بزنم حتی درمقابل عظمت آن پروردگاری که ساخته ذهن ماست  زانو زدن کار  بیچارگان وعاجزان است  . 

تنها درمقابل عشق وانسانیت زانو میزنم .بهر روی تا نوشتاری دیگر . پایان 

ثریا / اسپانیا / 14 دسامبر 2020 میلادی ...
 

هیچ نظری موجود نیست: