دوشنبه، شهریور ۳۱، ۱۳۹۹

تو که گفتی ...×

 

" لب پرچین" ثریا ایرانمنش . اسپانیا !

-----------------------------------

زمانی که همه نتوانند  - سهمی یکسان از زندگی بردارند 

 زمانی که دیگر نمیتوان  درکنار یکدیگر زیست 

زمانی که  روشنی ها رو به تاریکی میروند 

 وما همه پشت پنحره هراس 

 - ایستاده ایم 

 دران زمان میتوان گفت : بایست 

 که این نیست سر زمین موعود 

 این همان جهنم است .

تا انتهای آسمان بیرنگی وگاهی سیاه است 

 مبارزه ها دشوا رتر میشوند 

 وهمه تلاشها بی نتیجه 

زندگی هم نه تعهدی بما دارد ونه 

پاداشی بما میدهد 

تنها باید بایستیم  وهمه سر گرم هیاهو  آنهم هیاهوی بی نتیچه  مرگ است  که با بوسه نوازشگر خود آهسته اهسته بسوی ما میاید 

 وبا ریسمان ابریشمی نازکی گلوی مارا میفشارد وما به آغوش او پناه میبریم .

زئدانی کردن فاز دوم در راه است  واین بار جدی تر هیاهو ها بی نتیجه اند  تنها با نشستن وگوش دادن به اراجیفیی که به حلوق ما فرو میکنند آنهم با قدرت تمام .

دیگر نه از گلزاری خبری هست ونه از بوستانی ونه گلی  ونه نیزاری ونه بویی از عطر خاک وآب  زلال  .

و من در این گمانم که همه مانند درختان کهنسال از درون  پوسیده فرو خواهیم ریخت .

مانند ملتهای کهن  مانند همه ان ملتها که امروز تنها عتیقه جات آنهارا اززیرخاک بیرون میکشند .

مگرمصر به پادشاهی برگشت > مگرایلام روی نقشه جغرافیا دیده میشود  ویا سایر کشورهای متمدن توانستد  دوباره روی پاهای خود بایستند  تنها چندکشور کوچک را مانند خانه عروسک در جایی  دربالاترین نقطه جهان می نشانند وبردگان آنها در زیر زمینها چرخهارا میگردانند تا گندم انها را ارد  کنند وآب را درجویبارهایشان جاری سازند .

 

امید از همه دلها برید دیگر نجات بخشی نیست  وما بادست این نادانان نابود خواهیم شد  رباطها گرد ماراخواهند گرفت ودر موقع  لازم مارا خواهند کشت دیگر خدایی هم نخواهد بود  سالهاست که اورا نیز  کشته اند.

امروز فداکاری ها  اقدام برای رهایی تنها کلماتی هستند که ما آنهار زیر زبانمان مزه مزه میکنیم تا کمی کام ما شیرین شود  وترسوها فرار میکنند. 

او آن ملکه هزرا ویکشب  خوب میدانست که پایه های آن سلطنت روی اب  ایستاده بنا براین  تا توانست  باینسو فرستا د تا امروز در میان پر قو زندگی کند و کودکان کار درزندانها قربانی شوند ویا دربازار برده فروشی فروخته شوند .

بلی او خوب میدانست همیشه لبخندی بر لب داشت نشان از پیروزی و خوشبختی اینده او بود .

پایان 

ثریا ایرانمنش . 21 ستامبر 2020 میلادی / اسپانیا .

هیچ نظری موجود نیست: