ثریا ایرانمنش "لب پرچین " اسپانیا !
--------------------------------
بیشه ها با برگهای زردشا ن....
عصرها وافتاب سردشان
در خیابان ظهرها بر سنگفرش
گاری نفتی - طنینش به عرش!
آسیاب بادی متروک شهر
غده ای در مغز پیرمتروک شهر
از پس ان چشمهای سبز سبز
جنگل بی انتهای سر سبز ............- منوجهر نیستانی -
نمیتوان هم ایرانی بود وهم مسلمان باید یکی را برگزید یک ایرانی آزاده وازاد هیچگاه بنده نمیشود آیا ننگین نیست مردم سر زمینی که روزی حاکم وفرمانروای دنیا بودند امروز دردست مشتی بیخبرد اسیر شده وحال دیگران برایش سرنوشت تعیین کنند ؟
امروز ملتی خوار .زار وزیر دست وازهمه بدتر بیسوادی واسیر موهومات وخرافات حال در انتظار مدینه فاضله نشسته ایم درانتظار ماه تابان که از اسمان فرود اید بجای چادر لچک بپوشیم باز درصف بایستم واربابرا ستایش کنیم فرقی نمیکند مرد باشد یا زن نر باشد یا مادینه این ازادی نیست که برای ما میاورند ونسخه میپیحند .
جرا بلند نمیشوی مرد ! بگذار جاده را برایت صاف کنند این ننگ را برای همیشه از دامن سر زمین پدری ومادری ما بشوی وپاک کن .
تا کی باید خاموش بنشینم تا دیگران برایمان تصمیم بگیرند آنها دانستند که آن شه زاده حوصله ندارد اطاق مخصوص فیلمیش را به تاج پادشاهی ترجیح میدهد او دانست که سر نوشتی بهتر از پدر وپدر بزررگش نخواهد داشت وآنها نیزدانستن بنا براین از نوکران وخدمتگاراشنا استفاده میکنند تا برای ما وسر پرستی ما بفرستند ما ازیر دستا ن باید زیر نظر خدمتگاران وکنیزهای رنگ ووارنگ تنها برده باشیم وبردگی کنیم سر فرازی مرا برازنده نیست ..
چرا بر نمیخیزید ای مردانی که اینهمه سال فریادکردید؟ کاری به ان خود فروشان وبازار خرید وفروش ندارم تنها بتو میاندیشم ای همه امید دیرین من .
نگذار یک فاحشه وپا انداز سر پرستی مارا بر عهده بگیرد / تمام
ثریا ایرانمنش . 19 ژوئن 2020 میلادی برابربا 30 تیر 1399 خهورشیدی!!