ثریا ایرانمنش " لب پرچین " اسپانیا !
در قر نطینه کامل !
--------------------------------
در آن باغی که گلچین با غبان است
فغان بلبلان بر آسمان است
بود افسانه خواب خوش در آن ملک
که دزد- اندر لباس پاسبان است
ز گرگان پند داری چشم رحمت
فنای گله از خواب شبان است
شبان باشد به پاس گله مسئول
گرفتم گله را خواب گران است
به ائدک غفلتی ره میزنندت
که دزد اندر کمین کاروان است
مجو شور جوانان را ز پیران
سکوت بلبلان فصل خزان است
" صابر همدانی "
امروز دستهای تهی وپاهای برهنه وپیکرهای افتاده برخاک را در پیشگاه جلادان میبینم
وپا برهنگان دیوزه در اطراف جهان مشغول موعظه وخوردن مغز جوانانند چشمانشان ایینه فریب وهمه به خدمت ارباب دزد
من نیز دراین میان شرمیگن دریک قرنطینه نخواسته مفتون ونظاره گر این جهان درحال ویرانم .
چیزی ندارم بنویسم غیر از درد .
ثریا ایرانمنش . اسپانیا / 12 مارس 2020 میلادی برابر با 22 اسفند 2578 شهنشاهی ؟!.