شنبه، بهمن ۱۹، ۱۳۹۸

پیغمبر دزدان

ثریا ایرانمنش  لب پرچین " /
اسپانیا !
---------------------------

منم خلیفه دزدان که قتل عام کنم 
به غارت  آرم و بس سالها تمام کنم
شیخ علی حسینی !

پیامبرت همه ایام میخورد افسوس
زانکه هست الاغ  و جویش ز کاه مایوس
پیامبران همه بودند درجهان راحت 
مرا نگر که به اندوه و غم شدم مانوس 

در ولایت ما کرمان  در گذشته ها مردی زندگی میکرد  بنام ( پیامبر دزدان ) وپسرش  چند مدرسه ومکتب خانه نیز بنا گذارد وخانه اش  محل علم ومعرفت  فرزندان آن زمان بود  همه زندگی اورا  شادروان  باستانی پاریزی  استاد ومحقق دانشمند  کرمانی  به رشته تحریر درآورده اند که امروز من این اشعاررا از روی آن کتاب  برداشتم با پوزش فروان .

 بر خلاف آنچه که از نام این پیامبر بر میخیزد  او شاید همان  (رابین هود) زمان بود که از مالداران میگرفت وبه فقرا میبخشید .
وزمانی به حاکمین  آن زمان بر سر زمین  پاک وعاری از هر بیماری وبیعاری  وشهر عزیزم کرمان مینگرم آهی از دل بیرون میفرستم  که چه بسا اگر آنرا رها کنم همه دشتهای وعلفزارهای خشک را بسوزاند  زمان قاجاریه چه بر سراین شهر زرخیر من آمد ؟ وچه بلاها بر سر آن نازل شد وچه کشتاری  به دست این حاکمین انجام گرفت که بزرگترین آنها ( میرزا اقاخان کرمانی  از طایفه ( احسایی) وقوم ما بود مردی دانشمند وحکیم  دارای افکار واندیشه های بلند و نوشته های فراوان  که امروز بردن نام او نیز مجازات دارد .

 بزرگوارا  خدایا بحق ضامن آهو 
که وحشی نیفتد  بسان من  بتکاپو 
شبم  زروز نگردد تمیز وروزم زشب
 زبسکه دور وبرم  بانگ شورش است وهیاهو

بجای تاج شهی  خیک روعنی زده برسر 
بجای منطق ! زرین کلمات بافته از مو

بهرروی در سر زمین نفرین شده من درآن دشت پهناور  وسرشار از نعمت وبرکت همیشه دزدان وچپاول گران بوده !  که برده اند و خورده اند وکشته اند ورفته اند  ودرعجبم از طاقت  این خاک تشنه .
 شاعری در فرانسه در دانشگاه سوربن بخرج دولت  زمانه داشت تحصیل میکرد اما  کتابکی لبریز از اشعار در وصف زیبایی پاریس ومردم  تمیز و ارایش زنان وطنازی آنها مینوشت ومیسرود وببازار میدا د ودرحسرت رود سن میسوخت که چرا ایران ما ( رود سن ) ندارد وچرا ما نمیتوانیم بحای قهوه خانه وچایخانه ( کافه) در پیاده روها بگذاریم  این عیب از حکومت بود ! نه ازمردم ونه از ظبیعت !!  

اگر مردم خود ادب ندارند ونزاکت  واگر  حق حقوق خودرا نمیشناسند و حق دیگرانرا نیز پایمال میکنند این به حکومت ربطی ندارد برای همین هم هست  که درهمان کرمان گرما زده وخشک  بجای ابادانی هر روز حاکمی بر تخت می نشست ودستور قتل عام میداد وبه جمع اوری مال ومنال میپرداخت  وچند زن  ودختر را نیز صیغه کرده چند توله پس میانداخت وسپس میرفت وحال  مردم بیچاره میبایست تاوان  بدهند وان توله های حرام زاده را بر سرگذاشته حلوا حلوا کنند  دیگر مجالی برای ساخت وسازشان نبود دولت فخیمه همه جارا اشغال کرده بود خبری از نمی باران نبود زمین تشننه وخشک  .
اگر همین بارانی که امروز بصورت سیلی گل الوده شده ودر شهرهای اروپایی راه یافته درآنزما ن با لطافت مطبوعش بر آن خاک حاصلخیز میبارید  آنگاه  آنجا دست کمی از بهشت نداشت واگر بجای چوب انار ملای مکتبی  درس معلم ومهربانی معلمی دانا بود امروز اینهمه وحوش درآنجا قد وقداره نمیکشیدند و... ازماست که برماست .

بیا ! تا توانی مرو  در بهشت 
که  آنجا  بود ماوای هر کور وهر زشت.
سر شب مکن  تا سحر گه نماز 
گرسنه برو ای پسر  سیر ساز
سرگردنه بهتر از مسجدی است
که میل امامش  بسوی خودی است
یکی دزدیش بر  سر  منبر  است 
که " اینگفت من گفت پیغمبر " است
یکی دزدیش  هست اندر   نماز 
ز تحت الحنکنها ! و ریش دراز
یکی دزدیش در نان وجو خوردن است 
ولی مقصدش  سیم وزر بردن است 
یکی دزدیش هست درمدرسه 
ز تاریخ  وجغرافیا وهندسه 
یکی دزدی اندر تجارت کند 
در ارسال ومرسول غارت کند 
خلاصه جهانی  همه رهزنند
زن ومرد  از  امتان منند !

و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل 
پایان
ثریا ایرانمشن / 8 فوریه 2020 میلادی برابر با 19 بهمن 13398 خورشیدی ! اسپانیا .
( روان زنده نام همشهری گرامیم استاد پاریزی کرمانی  همیشه شاد ) !