یکشنبه، بهمن ۰۶، ۱۳۹۸

منهم !

ثریا ایرانمنش " لب پرچین" اسپانیا !
--------------------------------
این نکته سر بسته چه خوش گفت حریفی
ما  سر بخطا  از خط پرگار کشیدیم 
صد رخنه  درایوان سلامت بفکندیم  
نقشی ز ریا بر در ودیوار کشیدیم.........." رعدی آذخشی "

مرا بر کشتی خویش سوار  کن همچنانکه  جنگل را سوار کرده ای  وباین منگر که برگهای من  مانند  برگهای جنگل  خزان دیده درحال فروریختن است .

 من نیز بنوبه خود حرفهای وگفته هایی دارم  وداشته ام وخوابهایی دیده ام  ومهم نیست که زندگیم  را مانند یک کاغذ رنگی مچاله کردم وبه دریا پرتاب کردم .
من در جنگل بزرگ میان حیوانات درنده وچرنده  میان همه توانستم فریادم را بتو برسانم  وترانه های زیبایی برایت سرودم .
ترانه هایی که همه غمزده اما دلفریب بودند .
 حال ای روح وحشی وگریخته از زمان من -  بجان من ارامشی بده  واین افکار ویران مرا مانند برگهای  تازه رسته  بردار  وبه دور جهان  برسان  - بردار وبا قطار زندگی بسوی جهان برو  وزندگی را از نو بین  .
این گفته ها گاهی مانند آتشی سرخ میسوزانند  وگاهی دربرگیرنده  میان عواطف انسانیند  واز میان دولب بسته من  در گوش خفتگان  میگردد.

اوف . تا چه حد ما بیدرد شده ایم  وندایمانرا درون سینه  پنهان ساخته ایم . 
کدام مادر فرزند از دست داده ای نامه به قاتل فرزندش مینویسد واز او سپاسگذاری میکند برای کشتن فرزند او صدها فرزندان دیگری که بعضی ها حتی به دنیا هم نیامده ودردرون بتن مادر در آتش بیخردی وانتقام سوختند .

نه ! تمام نشده است  وتو ای باد شب خیز و ای طوفان بیقرار  اکر چه زمستان رو باتمام است اما دربهار باید بهار آزادی را احساس کرد وتو بما کمک کن  نباید نومید شد .

روزگار ی مانند دیگران چالاک وبیقرار بودم  واز این بام به آن بام میپریدم  اما متاسفم که امروز بار گران ایامم.

تودرکدام گوشه این جهان آرمیده ای  ایا درارتفاعات بلند جهان  دردها دردلت جاریست ؟  آین دردها که اسمان واقیانوسهارا بفریاد کشیدند  ودرختانرا لرزاندند  وامروز آن شاخه های لرزنده  در سر راه خویش خون را بو میکشند خون عزیزانی را که از دست داه اند وقاتلان  همچنان پروار  راه میروند مینوشند وبه خدای جبار وقاتل خود تعظیم میکنند .
 آن پاره ابرها درآسمان شاهد بودند  وبرگهای خون آلوده را که برزمین میریخت تماشا میکردند برگها ودرختان نیز گریستند .
( عامل را بازداشت کردیم اما قدرت  نداریم که آمر را بازداشت کنیم فرمانده قاتل را که دستور  این جنایت رادا د) !.

دردا که عروس  هنر ودانش  ودین را 
از حرص وهوس در صف پیکار کشیدیم 
پایان 
 تقدیم به پدران ومادران داغدار ودوستان وآشنایان جنایت بزرگ قرن هواپیمای اکراینی !
ثریا ایرانمنش / اسپانیا /  26 ژانویه 2020 / برابر با 6 بهمن ماه 1398 خورشیدی /