ثریا ایرانمنش اسمعیلی « لب پرچین » اسپانیا !
هر روز هنگامیکه خورشید ، سر میزند ما متولد میشویم
وشبها دوباره میمیریم
بی هیچ هیجانی وحرکتی
دیگران حرکتهارا بجای ما انجام میدهند
ما در آسمان پی چیزی میگردیم که
کمی احساس مارا هوا بدهد !
بین دو حرف ؟ عدم وهستی !
روز گذشته ازیک مرکز کمک های کودکان مسیحی که من عضو آن بودم عکسی از بانوی مقدس فاطمه که روی قلب او نام مرا نوشته بود به دستم رسید ! با آنکه روی پاکت با خط درشت قید شده بود که آنرا دولا نکنید اا دولا درون صندوق پستم یافم بیچاره عکس وبانوی مقدس از وسط شکسته بودند! به ناچار بیادم |مدم که بدهیهیایم را نپرداخته ام ! و......پرداختم .
خیلی میل داشتم برایشان بنویسم :
شما غیر از ساختن فانتزی های هوایی وگرفتن سایه خودتان بجای خدا برای بشریت چه کرده اید ؟ شما غیراز غم واشک واحساس گناه وندامت به یک یک ما چه داده اید ؟ ویک عکس چگونه میتواند حافظ هستی وسلامتی من باشد ؟ نه نباید این کلماترا بدین گونه بکار برد آ|نها روی قلبهای ما فلسفه بافیهیا کرده اند وآ نجارا بصورت یک جایگاه امن درآورده اند درغیر اینصورت چگونه ناگهان اینهمه جوان حاضر میشدند خودرا وجانشانرا به خطر بیاندازند تا ( حافظ یک حرم ) ناشناس ودورغین باشند ؟!
درزمانیکه دانشمندان داشتند گردش های خودرا کشف میکردند \انها گرسنگی را شناختند طاعون را شناختند وبا را میکربش وداروریش را کشف کردند آنها زمین را مرکز حیاط میپنداشتند ودر جهان دقیق میشدند ستارگان را کشف کردند وقوانین نجومی را نیز به میان آوردند اما این قوم خدا پرست تنها یک کلمه میدانستند « زمین مسطح است » نه گرد ! واین عقب گردها تا امروز ادامه دارد .
من نمیدانم آقایانی که به همراه همسرانشان بسوی صندوقهای رای میروند |ن آرای خودرا به خودشان میدهند یا به رقیب ؟ همیشه خودشان دوباره سر ازصندوقها درمیاورند ویا پسرانشان ویا دامادهایشا ن سیاست مشروطه شده مانند هنرپیشگی هنوز نواده های هنرپیشه های قبل از جنگ روی صحنه تاتر وسینما باز ی میکنند ! سیاستمداران گذشته خیلی زود از صحنه محو میشدند یا خاطرات را مینوشتند ویا درجایی خودرا ازانظار دور نگاه میدا شتند با آنکه پر گناهکار نبودند اما امروز همه سیاستمداران خانواده را نیز به مرکزیت ریاست خود میکشانند وبه هنگام برکناری چند صفحه را سیاه میکنند وبه دور دنیا راه میافتند وسخن رانی میکنند یعنی اینکه بنوعی شعور خود را به معرض فروش میگذارند !مثلا در پرتغال یک خانواده همه سیاست کشور را برعهده گرفته همان خان وخاندانی وماندانی گذشته ، نه چیزی عوض نشده تنها زمان ومکان وآدمها بصورت زشتی تغیر شکل داده اند .
حال دوباره باید زیر سایه امامان متافیزیک انجام وظیفه کنیم تاریخ سر زمین من یکی از تاریکترین دورانهای خودرا میگذاراند باید آنرا دوران تاریکیها نام گذاری کرد .دراین دنیای تاریک علم گم شد / موسیقی گم شد / انسان نیز بفراموشی سپرده شد وروح انسانیت نیز بکلی از آ ن سر زمین پرکشید امروز دنیا برای دانسمندان وعلما داستان درازی نیست همه چیز را یافته اند وبجایی رسیدندکه روزی کریستف کلمب بهامریکا رسید وآنجارا کشف کرد حال ما با جادو ی سحر آمیز آقایان اهل آسمان ومحراب ومنبر باید شاهد وقایع ذخیره شده مغز کوتاه وکوچک آنها باشیم دنیای |آنها درحد همان سایه خودشان میباشد فراتر را نمیدانند وواهمه دارند متاسفانه عده ای ازما هم آن شعور وتشخیص خودرا گم کرده ویا ازدست داده ایم ومانند گوسفند بع بع کنان به دنبالشان روانیم .
تمام پارسایاییهای دورغین آنها برای محرابها ذخیره شده است .
من روحم را نفروخته ام چرا که روح من مرکز فرمانروایی وقلمرو حکومت من بر همه اطرافم میباشد .
ادعای فضل ونقش خودستایی دیدم اما
در بسی دانشوران جز مردم عامی ندیدم
تو پنداری عدم را نیست آثار وجود اما
هزاران برتری دارد به بودنها ، نبودنها
گریزان شو گریزان از تملق پیشگامان
که خوارت میکنند آخر زین بیجا ستودنها
« پژمان بختیاری »
پاین / ثریا ایرانمنش اسمعیلی « لب پرچین » اسپانیا / ۱۰ آپریل ۲۰۱۹ میلادی برابر با ۲۱ فرورودینماه ۱۳۹۸ خورشیدی !.....