ثریا ایرانمنش « لب پرچین » !
در اندرون من خسته دل ندانم کیست
که من خموشم واو درفغان ودرغوغاست ؟
تلویزیون را که باز کردم میل داشتم یک صافی جلوی آن بگیرم که مردم باین سو نریزند !!! اینهمه جمعیت در مادرید / ترکیه / ونزوئلا برای یک دیکتاتور باشد یانباشد ؟ آنکه سر نخ را دردست دارد میداند باید چکار کند آمدن ورفتن این جمعیت بیهوده است و......در ایران ما ؟ پرده برداری از مسیلها در آستانه چهل سالگی ننگ ونکبت ومرگ وسیاهروزی / با چه رویی میخواهند این جشن ها را برپا کنند ؟ در جاییکه یک کار فرما به دختر هشت ساله افغان تجاوز کرده و حال این بچه - بچه دیگری درشکم دارد حرام زاده !.
اینها همه انسانهای دوران ما هستند با چند سال اختلاف ـ اینها مردمانی هستند که رنج ودرد وبدبختی وگناه و سر گشتگی آنانرااز جاده اعتدال بیرون انداخته شاید هم انسانهایی باسند واقعی اما راهشانرا گم کرده اند وراه جنایت وخیانترا در پیش گرفته اند ؟!.
راستی چرا چنین است وچرا بشر راه خودرا بسوی سر زمین آسایش ونیکبختی گم کرده است ؟
چهره زنان چادری وگردن کلفت را که به زور زن بدبحتی را درون پارچه سفید پیچیده با چه شدت وشقاوتی بر پیکر نحیف او شلاق میزنند گمان نکنم حتی در زمان بدویت وصحرای عربستان نیز این همه بیرحمی وجود داشته است .
در هر عصر وزمانه ای نویسندگانی بوده اند که میکوشیدند زشتی ها وپلیدی های اجتماع خودرا نشان دهند درعصر ما با تکیه کردن به تکنو لوژی میتوان همه چیز را وارونه نشان د ا د ویا ازبین برد.
حال دنیایی که وسايل ورسانه های ارتباط جمعی حتی یک لحظه انسانرا تنها نمیگذارد وبحال خود وا نمیدارد بشر دچار کابوس شده است کابوس حوادث روزمره وکابوس حوادث تاریخ / تاریخ مانند یک بهمن توفنده بر سر ما فرو میریزد وبهر جا که رو کنیم همین تکرار مکررات گذشته هاست مدام مانند این است که در وسط یک ماجرا جنایی گرفتار آمده ایم دائما باید بازی کنیم یا نگران باشیم ویا دقت کنیم ببینیم که پایانش به کجا مییکشد .
در حال حاضر جنایت زمانی در پشت ماسک سیاست قرار بگیرد نامش تدبیر وهوشمندی شرافتمندانه میشود ! آدمکشی زمانی بامصالح روز در آمیخت یک عمل جلو گیری از تجاوز احتمالی نام گرفته خواهد شد وجنگ / جنگ وبدبختی وویرانی وتباهی نیست بلکه مصلحت اندیشی است !!!! .وبقول آن پیر ویرانگر که تباهی را با خود به سر زمین ما آورد جنگ برکت است ؟!
بنا براین نویسنده امروز نمیتواند قالب خوبی را بیابد ودرون آن قالب هر چه را که میل دارد پرکند ومن
بسنده میکنم باین جملات ارزنده از یک کتاب بنام « طاغی» که باین پرسش ها بدینکونه جواب داده است :
« آنان که دراین جهان آرامشی نمی بینند نه از سوی خدا - ونه از سوی تاریخ - محکومند زیست کنند برای کسانیکه همانند خودشانند وقادر به زندگی نیستند ! اینان باید زنده بمانند ورنج بکشند برای کسانیکه همچو خود زبون وخوار شده اند » .
بیهوده نیست درکتب مقدس مسیحیت حضرت عیسی را نماد یک قربانی برای بشریت نشان داده اند بلی ! او بخاطر گناهان ما جان سپرده وبر روی صلیب کشته شده است !!! این ناباوری را به کجا میتوان برد؟واین فرومایگان وبیچارگانند که اورا درمیان گرفته اند بزرگان هرروز بیشتر اور آرایش میدهند .
در میان این همه هیاهو شب گذشته مراسم اسکار اسپانیا طی یک مراسم باشکوهی برپا شد ومد سازان که برای همین این نمایشات را برپا میکنند پریرویانرا نیمه عریان با لباسهای مد جدید به روی صحنه فرستادند تا مجمسمه « گویا« را بگیرند . تعداشان کم بود تنها دوهزار نفر دراین جشن شرکت داشتند ؟! .پایان
ثریا ایرانمنش « لب پرچین » ! اسپانیا / 03-02--2019میلادی !.
اشاره : آن نوشته کتاب( طاغی) اگر اشتباه نکنم متعلق به نویسنده بزرگ فرانتس کافکا میباشد ؟!