سه‌شنبه، آبان ۱۵، ۱۳۹۷

جواد آقا

نا کی ببزم  شوق غمت جا کند کسی 
خونرا بجای باده  به مینا کند کسی 

دنیا وآخرت  را به نگاهی فروختم 
سودا چنین خوشست  که یکجا کند کسی .....؛ قصاب کاشی ؛

جواد آقا مرد خوبی بود مرا دوست داشت بمن راه ورسم زندگی وآینده سازی را خوب آموخت دوستان متنفذی داست ومرا با همه آشنا کرد ُ تنها همیشه بمن میگفت ؛ تو کلک این مردک را بکن دنیا را میگذارم کف دستت وتا آخر عمر همه جا  نقش تو روی سکه ها وبناها وحتی پارچه ها نقش میبندد ُ باو گفتم منکه نمیتون باو سم بدم  او بهترین دکتراروپا رو  داره ُ بهتره بگذاریم خودش بمیره چواد آقا گفت  نه! من یک ویروسهایی دارم همهرا به خانه تو میفرستم واونا خوب میدونند چطوری با او بر خورد کنند اما تو مواظب خودت باش با هیچکدام طرف نشی وحرف نزنی وخودترا پنهان کن من ریشه اونو از جا میکنم !!!
جواد آقا یک غرور وقدرت خاصی داشت  با همه پدر خونده ها  دوست ورفیق بود  سفارش منو به همه کرده بود  ا. میگفت ؛ 
خدا  ترا برای همین نقش آفریده  سرنوشت بقیه رو دیدی ؟ تو سعی کن نقش یک خانم خوب ومرتب وبا فهم واینکه کارت خدمت به همه میباشد بازی کنی نه بری کنج اطاق بنشینی ودر انتظار فرمایش  باشی خودترا به وسط بیانداز کاری کن همه جا تورا نشان بدهند تو یک سر وگردن باید از او بلند تر باشی ! 
من اعتقادات دیگری داشتم  ووقتی  شوهرم مرا میخواست  من نیز فورا به طرف او میرفتم جواد آقا همیشه مواظب  این کارها بود وروزی بمن کن بسه دیگه توله بسه برو  شکم خودتو کوچک کن ولوله هارا هم ببند من رفتم بیمارستان خصوصی وهمین کارو کردم . جواب آقا مثل عقاب بود  بخودش خیلی مییبالید  بهر حال یکر وز رسید که من بیوه شدم با همان ویروسهایی که جو.اد آقا به خونه ما فرستاده بود او مریض شد وویروسها برنده شدند . جواد آقا اولین کاری که کردیک کتاب بزرگ به زبان خارجی درباره ما نوشت اما  همه جا عکس من بود  . جواد اقا بقول خودش وفا کرد اولین کارش ان بود که رفت دریک  کشور بزرگ یک قصر برای من خرید با هیجده اطاق وبیست حمام ُ بعد دراروپا هم مقداری خانه وزمین برایم خرید جواد آقا  داشت پپر میشد اما نوکرانش یودند  اونا هم بمن گفتند تو باید کاری کنی که چزو میلیونرای دست اول اسمت توی دانشنامه نوشته بشه و......شد  جواد آقا مرد  حالا من باید دست دردست پدر خونده ها داشته باشم هرچه اونامیکن بکنم چندتا بادی گار د یا مراقب دارم هفت وهشت جا لیموزین منو بدرقه میکنند حتی اگه بخوام تا اون ور خیابون برم . راستیش کمی خشته ام میخوام زندگی خصوصی خودمو داشته باشم اما دیگه دیره  نوچه های جواد آقا مراقب منند ودیگه قریانی ندارم به آنها بدم باید هرچه دستور میدهند  بکنم پولهایم دارد دور دنیا برایم کار میکنند من تنها امضا میکنم واوناهستند که دستور میدن برو وبیا بخواب بنشین و بقیه شو خودتون حدث بزنین . من دختر جواد اقا هستم دختر خونده او .
پایان