سلام رفیق!
نه ! هیچ عنوانی نمیتوانم بشمای ناشناس بدهم ، من بر خلاف افکار پلید شما چندان بیکار وبیعار وهمچنین جوان نیستم ، باید هر صبح تکه ای بنویسم وخوراکی را تامین کنم وبقیه کارها با خود منست !
خانه را خودم تمیز میکنم
شیشه هارا خودم پاک میکنم
لباسهایم را خودم شستشو میدهم
اطو کشی را خودم انجام میدهم
گاهی باید ا کارهای الکتریک وبنایی را نیز خودم انجام بدهم !و دیگر رمقی برایم نمیاند .
بشقاب غذای من از بشقاب میوه خوری شما کوچکتر است وقاشق وچنگال وکاردی که استفاده میکنم از آن وسیله میوه خوری شما کوچکتر است ، اهل شکمبارگی نیستم حسرت دنیا دین را نیز ندارم ، چه بسا هفته ها در خانه میمانم که روی همچو شمارا نمبینم 1
اوقات بیکاریم صرف کتاب خواندن است ویا نوشتن خاطرات .
اگر از کسی تمجیدی میکنم بنظرم آن کار درست آمده وزحمات اورا حد اقل باید ارج نهاد .
من از فرزندان قدیم هستم که خوب تربیت شده ام ، بلد نیستم بادست غذا بخورم وپشت بند آن یک آروق بزرگ بزنم ودستی به شکم خود بمالم از سر سیری ،
به زبان خود شما براینان مینویسم وخوب میدانم کجا وچه کسی هستید /
تنها نمیدانم چرا ما ایرانیان باید همیشه جدا جدا پرواز کنیم وخودما همیشه جلو دار باشیم پرواز دسته جمعی را نمیدانیم چیست فرمانبر نیستیم فرمانده میباشیم ،
نمیدانم شما درکودکی در چه مدرسه ای بزرگ شده اید وزیر دست کدام پدر ومادر که این چنین یاوه گوییهارا بسوی من پرتاب میکنید ، خوشبختانه من با یک نگاه سرسر ی به ایملیهام همه آنهارا دلیلت میکنم ویا درونم صندوق جانگ گذاشته ام بسرعت برق از میان میروند مگر ایمیلی متعلق به دوستی باشد .
از فتوای نوشته شما بوی گند بی مغزی را احساس کردم ، واحساس کردم اگر جواب ندهم باز چند ایمیل دیگر با کلمات زیباتری برایم خواهد رسید ، بقول حافظ ،
نه هرکه سر تراشید آیین قلندری داند / قلندری حرمتی دارد شرفی دارد که بعضی ها از آن محرومند .
سی وهشت سال است دراین دیار زندگی میکنم وهشت سال نیز در لندن بودم بچه های دیروز خیابان این شهر هنوز سینورا را بیاد دارند که با عینک کول خود واتومبیل شیک خود برای خرید به تنها سوپر خارج شهر میرفت وهنوز سینورارا درآغوش میگیرند ومیبوسند .
یادتان باشد ما اول باید تربیت و سپس حرمت به دیگرانرا سر چشمه زندگی خود قرار داد وبعد اظهار نظر ها ومثلا مبارزات خودرا آغاز کنیم متاسفانه از کوزه همان برون ترواد که دراوست .
اغراض شخصی شما بمن مربوط نیست من حق دارم حرف خودم را بزنم واحساسم را بیان دارم دربین شما کله پاچه خوران وحلیم صبحگاهی وزورخانه دار ان بزرگ نشدم هرچند گاهی معرفت وکردار وبیان انها از بسیاری از تحصیل کرده های مدارس خارج شریف تر وبهتر باشد .
متاسفانه سر زمین من ، کشوری زن ستیز است با زن مشگل دارد واولین فحاشی را که بسوی طرف مقابل میفرستد مادر ویا خواهر ویا دختر اوست کمتر از پدر استفاده میکنند ، برایتان سخت است زنی بلند شود ، خیلی سخت وناگوار است .نه؟ باید حتما یک دم درجلویم سبز بود تا شما مرا قبول داشتید . زیاد ه نویسی نمیکنم چون حوصله ندارم اینرا هم درجواب مهربانی واصالت شهرستانی شما ! نوشتم .
عمرتان دراز.
پایان / ثریا / اسپانیا / دوم ژولی 2018 میلادی .