یکشنبه، تیر ۲۴، ۱۳۹۷

فریب بزرگ

ثریا ایرانمنش » لب پرچین« !
اسپانیا 
-----------------------------

دیده دریا کنم وصبر به صحرا فکنم 
وندرین  کار دل خویش به دریا فکنم 

از دل تنگ گنهکار بر آرم آهی 
کآتش اندر گنه آدم و هوا  فکنم 

خورده ام تیر فلک باده تا سر مست 
عقده دربند کمر تر کش جوزا فکنم .........حضرت حافظ شیرازی 

چگونه با یک  داستنا ن مسخره  همه دنیا را فریب دادند این  زاهدان مسلمان واین گربه های مست باده خون ! دخترک در حال حاضر در کنار دلقک شیخ خراسان  درترکیه مشغول رقصیدن است وآن نمایش اعتراف  را برای فریب وسرگرم کردن مردم به روی آنتن ها فرستادند  ، مردم هم که تنها نوکر هشتک وکمپینگ هستند  شاید درته دل من این یقین بود که این نمایشنامه به دستور شیخنا  درست شده و تدوین گریده است .

حضرت مولانا ویا حاج آقا ولایتی فرموده اند که : 
ما میمانیم وبقیه ایرانیانرا بیرون میکنیم !!! گویا ارث پدر جاکش خودرا دارد نگاه میدارد مگر خود تو ایرانی  نیستی و در آنجا درس نخواندی ودر سازمان  کشتی رانی آریا  کارمند نبودی حال پزشک اطفال  در قامت وزرات خارجه آنهم آن جمهوری قاتل وآدمکش که درحال حاضر مقدار زیادی  آدمکش  را از سر تاسر دنیا وارد کرده برای نابود کردن هرکه نام ( ایران ) راببرد ! وتو؟.....مانند پا اندازها و واسطه ها میروی تا نیم دیگر دریا خزر را نیز به اربا ب پیش کش نمایی تا چند صباحی دیگر  مارها وکرکس هاارا در لانه نگاه دارد ؟!

آن مملکت مال شما ، با آن دوست گرامی جناب دکتر که از قدیم القدما میبایست کلاه قرمساقی را بر سرش میگذاشت وهنوز هم کلاه بر بالای سرش آویزان است چرا که سه فاحشه درخانه دارد یار وغار همدوره حاج آغا ولایتی ! همان بهتر که شما بمانید  وخون بقیه را سر بکشید سر انجام روزی خاک خواهید شد وآنگاه ما بر خواهیم گشت وبر خاک شما ادرار خواهیم کرد وکارهای دیگری را .

شب گذشت از شدت گرما نتوانستم چشم به روی هم بگذارم ، چند بار به زیردوش رفتم صدای آتش بازی بلند بود  ، بلی جشن قدیسه " کارمن " پاترون یا ارباب دریاهاست !
 اینها مرتب سر مردم را با جشن های مذهبی و ملی گرم میکنند تا ناگهان هوای » انقلاب » بسرشان نزند  وعمیقا با احزاب  دیگر موافق نیستند تنها یک حزب برایشان کافی است ، آنهم حزبی که دست کلیسا رویش میباشد  حزب پ. پ  .
این مردان دین درهمه جای دنیا به  کار گلکاری وباغبانی مشغولند ودیگران به کار گل ونوکری ودادن صدقه !

هنوز خواب چشمانمرا لبریز کرده  هوا دم دار ونمناک وشرجی است نفس کشیدن برایم مشگل است ،  به بالکن  میروم ، هوا راکد  است پرده هارا کشیده ام مانند موش کور درون سوراخ تا از تابش آفتاب  ، همان آفتابی که به دنبالش چهل سال پیش دویدم  ، .حال یگانه دشمن من است ، محفوظ بمانم  ،  پشه ها هم به تازگی مزید بر علت شده اند وآن داروها  وپشه کش ها هم کار گر نیستند تنها پشه  ها روی آنها مینشیند وانگشت خودرا درون بینی شان میکنند تا موقع حمله برسد  !! .

واین است زندگی ما مردم دنیا در کنار گنده لاتها و چاقو کشان و عربده جویان و آدم کشان و پا اندازهای زمانه .ث 
همه شب دراین امیدم ، که نسیم صبگاهی 
به  پیام آشنایان بنوازد   آشنا را 

دل  عالمی بسوزی  چو عذاز بر فروزی 
تو از این چه سود داری  که نمیکنی مدارا ؟
پایان 
ثریا / اسپانیا / 15  ژوئیه 2018 میلادی /......؟