سه‌شنبه، مهر ۱۳، ۱۳۹۵

صدای پای خدا

کار من این نیست شناسایی یک پرنده را 
کار من این است که دروادی سر گردانی غوطه بخورم 
کار من این نیست که بدانم گلهای شقایق چه افسونی دارند 
کار من این است که درپشت صقحه دانایی بنشینم !

دستهایم را دریک جویبار پاک بشویم ، وبه هنگام صبح 
به همراه  خورشید متولد شوم .

من اسمان وزمین وهوا را میشناسم بین دو احساس
دیگر درپی حمل یک بار ( دانش) نیستم 
واما کار من این نیست  تا برای او که نمیشناسم 
بگریم وسینه بزنم 

کار من این است که باربال پرستوها نامی بگذارم 
وبرایشان دانه بریزم 
کار من ان است که رد پای محبت را بگیرم وتا انتهای جهان بروم
جهانی که نشناخته ام 

جهانی دارم ، گرچه کوچک است اما در هیچ ذهنی گنجانده نمیشود
دنیایی دارم ، گرچه خیلی ناچیز است ، اما بیگمان کنار پای خداست 
من خدارا اینجا پنهان کرده ام .
ثریا ایرانمنش 
اسپانیا 
سه شنبه 4 اکتبر 2016 آواراگی