خیر مقدم ای مرغ خوشخوان باز آمدی
بر فراز کلبه ما نغمه پرداز آمدی
مرغ دل درسینه از شوق صدایت می طپید
وه چه خوش گرم و سرور مست آواز آمدی
بیشه های هند وافریقارا گرفتی زیر پر
وز فراز کوه ودریاها بپرواز آمدی
ارمغان از این سفر مارا چه آوردی بگوی
بعد چندین سال هجران کز سفر باز آمدی
رازهایی را کز دگر مرغان شنیدی باز گوی
چون تو مارا پیک و محرم راز آمدی
آوازت سخت جانبخش است امسال ای عزیز
خود مگر اینبار از گلزار شیراز آمدی
از مزار حافظ شیراز همتی خواستی
کز بیان معرفت در کار ، اینجا آمدی
وز سر اخلاص الحمدی به سعدی خوانده ای
کز بیان معرفت تفسیر گوی ونکته پرداز آمدی
آفرین ها برتو ای میهمان بی آزار من
محترم رفتی وبا تجلیل واعزاز آمدی ثریا/ اسپانیا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر