شنبه، بهمن ۲۳، ۱۳۸۹

صادق هدایت

منزل توست ، پیشتر نروی

جمع شو تا زخود بدر  نروی

حرفی از درس راز میگویم

گفته اند ، آنچه باز میگویم

-----------------------

گویا هفته پیش روز سالگر تولد صادق هدایت بود ؟!  من چندان

با کارها ی او موافق نیستم وچندان ارادتی هم باو ندارم اما

در دنیا هنگامی که همه میروند تا خدایی را بسازند باید به دنبالشان

رفت وگرنه هزاران وصله ناجور به لباس تازه ات میچسپانند.

مرحوم دکتر تقی تفضلی برادر ارشد شادروان محمود تفضلی تعریف

میکرد :

هنگامیکه درپاریس بودم شبی صادق هدایت را دیدم واورا بخانه بردم

وبرایش قطعه ای با سه تار زدم ، او گفت ، نه ! تقی  ، این صدارا

خاموش کن ، ساز ایرانی غمگین است ومرا دچار اندوه میکند.

چند ماه بعد شبی بخانه ام آمد وپس از نوشیدن چند گیلاس بمن گفت

سازت را بردار وبرایم بنواز ، من چند قطعه در د شتی برایش -

نواختم ، سه شب بعد خبر خودکشی او بگوشم رسید ومهدی اخوان

ثالت چکامه ( چگوری ) را سرود :

پس کن خدایا چگوری این نوارا ........

هدایت میتوانست بماند وبیشتر بنویسد درآن زمان که هنوز ذهن ما

ایرانیان چندان روشن نشده بود ، او با خودخواهی تمام خودش رابمرگ

سپرد  او خود نمیدانست باید به کدام سوی روزنه نگاه کند .

روان هرسه شاد باد.

هیچ نظری موجود نیست: