جمعه، بهمن ۲۲، ۱۳۸۹

مبارک

خوب ، مبارک است ، مبارک هم به امر ابوعمامه سرزمینش را ترک

کرد! حال آرزو کنیم که این جنبش به نفع مردم مصر تمام بشود نه به

ضرر آنها وکیسه های گشاد دولتهای بزرگ !.

سرز مین ما که به جهان سوم مشهور بود  درست درزمانی که داشت

ره آورد بزرگی را به عالم نشان میداد درمعرض هجوم جانکاهی

قرار گرفت  هجوم مردان وزنانی ناشناخته که همین جهان سوم را

به جهان هزارم تبدیل کردند .

سر زمین ما از امتیازات زیادی برخوردار بود ( مینوسم بود) چون در

حال حاضر هیچ امتیازی نمیتوان برای آن قائل شد ، در بالای بلندای

تپه قرن بیستم  درجهان میرفت که مقام شایسته ای را پیدا کند .

ناگهان همه چیز بهم ریخت  وهمه چیز زیرو رو شد درطی این دوران

سی وچند ساله  هزاران کتاب ( مزخرف )  درباره همه چیز بچاپ

ر سید ترجمه وافکار دیگران بشکل دلخواه ونا مطبوعی به دست مشتی

نادان وارد بازار شد ونسل نو دچار سر گردانی وعده ای هم ماموریت

داشتند که برون مرزی هارا سرگرم نمایند.

وامروز سر زمین جاودانی فردوسی . حافظ . سعدی. خیام .

ناصر خسرو . نظامی . چشم به راه نذورات است جوانان برومند

ومردان شایسته یا کشته شدند ویا گروه گروه به تبعید رفتند واز فرهنگ

دیرین خود دورماندند همه چشم به پشت سر داشتند طوطیانی که جلوی

آیینه قرار گرفته وحرفها را تکرار میکردند.

هند دگرگون شد حتی جایزه نوبل ر ا هم برد ، آفریقا دگر گون شد

غرب در مکتبهای فلسفی واجتماعی وتکنو لوژیهای خود دست به

تغییرات زیادی زد وما؟    .......

هنوز اندر خم کوچه مانده ایم که بند شلوارمان را بادست راست باز

کینم وماتحت مبارک را با کدام زبان بلیسیم . پایان

ثریا /اسپانیا/ فوریه دوهزارو یازده

 

هیچ نظری موجود نیست: