پنجشنبه، خرداد ۲۲، ۱۳۹۹

گفتار /

ثریا ایرانمنش " لب پرجین " اسپانیا !
------------------------------------
توضیح: متاسفانه همه عکسهای وبقیه  کارهای مربوط باین صفحه درحال حاضر غیر قابل دسترسی است ! همچانکه چند ویویو کلیپ را نیز نتوانستم باز کنم ;  .؟<---- p="">
--------
 قلم دردست من است هنوز .
شب گذشته روی گوشی  توانستم چند برنامه نیمه کاره را ببینم  میدانی دوست من ! دلم سوخت  واقعا دلم برای تو وسایر هموطنانی که با جان ودل میل دارند سر زمینشانرا ازدست این دژخیمان نجات دهند  : سوخت 
تو پیر شده بودی  موهایت بکلی ریخته بود ومن در این فکرم که به کجا میروی با ان غولی که جلویت نشسته بود ونمیگذاشت نو حرف بزنی  حسابی درس آخوندی را ازحفظ میدانست و بی محابا بتو حمله میکرد ونمیگذاشت تو حرف بزنی عجب صبری داری ؟!
 سر انجام برنامه را نیمه کاره رها کردم ودیگر گوش به عربده های آن دهان گشاد ندادم  تنها یک نکته را یاد آوری میکنم  که اگر بخواهی تنها پرواز کنی بالت را خوانند شکست همچنانکه شکستند تو نمیتوانی بی توشه وهمراه پرواز کنی  بهر روی درخم یکی از شهرها ترا با تیر خواهند زد .
امروز نیز دو ویووکلیپ ترا نتوانستم باز کنم   ؟ مانند صحه خودم   آن ولید : بودند; !
من هنوز نمیدانم برای کی وبرای چی مینویسم  برای آنهاییکه درآن سر زمین  با این رژیم رشد کرده اند  نوشته های من بی ارزش است تنها شاید بتوانند آنهارا کپی
 ودستکاری کرده وبه نام خودشان بفروش برسانند . برای آنهاییکه درخارج نشسته اند یا انقدر پیر واز کار افتاده اند وبا چندر قاز حقوق بازنشستگی مشغول خاطره نویسی هستند  شاید برای عده معدوی جوانان که نمیدانند ونمیخواهند بدانند بد نباشد . 
خواننده زیاد دارم از همه جای دنیا  بعضی هم با ترجمه گوگل آنهارا میخوانند اما چندان سر درنمیاورند  چرا که نمیدانند خانه کجاست وسرچشمه چیست ودرد درکجا قراردارد  ومن چرامیکده را   به مسجد ودیر وکلیسا ترجیح میدهم .
تمام شب درفکر تو بودم  وامروز روی صفحه فیس بوکم به دنبالت میگشتم اما نبودی  هیج کجا نبودی  من مانند یک یهودی سرگردان همه جا دارم ترا دنبال میکنم  تا ببینم کجا میروی بحکم احساس ویا بحکم وظیفه ویا به حکم دیگری ؟ .
من نمیدانم تو با این غاولهای بی شاخ ودم ونادان چگونه جدال میکنی  طرف تنها حرفهای خودش را میزد ومجال نمیداد تو حرف بزنی  ترا خفه کرده بود  چقدر غصه خوردم ودیدم که از اسمان به چاه پرتاب شدیم .
بهر روی برایت ارزوهای بسیاری دارم  وامروز نمیتوانم  برای جناب ریاست چیزی را پست کنم چون همه جیز قفل شده تنها این را نوشتم تا به یادگار بماند .
دوستدار تو /ثریا 
 اسپانیا 11/06/20202 میلادی برابر با 22 خرداد ماه 1399 خورشیدی.





چهارشنبه، خرداد ۲۱، ۱۳۹۹

کدام خدا؟

ثریاایرانمنش "لب پرچین " اسپانیا .
------------------------------
هرکه شد محرم دل در حرم یار بماند
وانکه این کار ندانست درانکار بماند 

امروز  درایین فکرم که باید کدام خدای را ستایش کرد  با این جهنمی که برایمان ساخته اند  وباین نتیجه رسیدم که خدای یعقوب وابراهیم وسلیمان بیشتر قابل پرستیدند تا خدای اسمعیل  او تنها به یک گوسفند تبدیل شد وامروز - رده گوسفندان درجهان راه میروند  اما گنجهای سلیمان در زیر زمینها پنهانند .

دراین دوره ای که ما زندگی میکنیم ازتمام دورانهای تاریح بحرانی ترو وحشتناک تراست دنیای پر شر وشوری است  دراین دوران انسانهای دیگری دربطن  جامعه ظهور کرده اند  وآن دنیا ی خوب وصاف واسمان ابی ما برای همیشه تمام شد  وخورشیدمان خاموش گردید ماه هم گم شد .

امروز دزدان وقاتلان وجنایتکاران  امتیازات بیشتری  را میبرند سالها بود که من این احساسرا  داشتم در میان اطرافیانم میدیدم انکه ازهمه کثیفتر است برنده تر است . فاحشه های دست دوم و زنهای خوئدفروشی درلباس زنان شوهر دارد میدانستند به کحا بروند وچه چیزی را طلب کنند در دلشان ذره ای مهر وعاطفه نبود خنده های دروغین وهمچنین مردانی که به راحتی دزد یها کردند وراحت سر بر استانه مرگ گذاشتند کسی از آنها بازو خواست نکرد نکیر ومنکری نبود  . حال درپیدایش این انسان نو که همه بشکل غولهای دره  جنها درآمده اند  در مردم فریبی وفریبکاری  یدی طولانی دارند  سرشان در کتابشان  است  اما میدانند که پاهایشان درکجا قرار دارد  انسان گذشته را تحقیر میکنند وبه انسان نو روی آورده اند  انسانی خالی ازمغز  بیشتر ادمهای متوسط وبی درد ونادان  - انسانهای نو رشد میکنند بزرگ میشوند بزرگتر  وصحنه های کهنه وتاریخ کهنسال را ویران میسازند  بطور کلی تکامل انسانرا بهم زده اند  وما کم کم احسا س میکنیم که به انحطاط رسیده ایم وبه مرگ نزدیکتر  آنهم مرگی بیدادگر .

خدای تورات خدایی قدرتمند است وخدای انجیل  خدای مهر ومحبت که امروز ه خریداری ندارد  وخدای الهییون  خدایی است که عقل را میزادید  ووجودش تنها مشگل گشای کسانی است که اورا  نه به درستی بلکه به فریب میپرستند . 
خدای عقل وخرد واندیشه نیز برای همیشه گم شد .
امروز دانشمندان وآنهاییکه کمی عقل وشعور در سر دارند  به بیراهه برده یا میکشند ویا خانه نشین میکنند بجای آنهاا رواحی نادان که تنها چند خط را گوسفند وار حفظ کرده اند قانونگذار میشوند وبه پرورش گوسفندان میپردازند .
امروز دیگر این وجود انسانی نیست که باو نیرو واعتبار میبخشد  بلکه جایگاه احتمایی او در میان سیل طلاها  شعور اورا تعیین میکند !!!
امروز  فلاسفه دنیای نوین  ضریب هوشی سفید پوستانراصد درصد تعیین کرده اند وضریب هوشی دیگران همه زیر صد وگاهی به شصت هم میرسد تنها چینیها نود درصد ضریب هوشی بالایی دارند ؟البته این اقلام عوضی قابل اعتماد نیست  اما خوب چون دستت نمیرسد با بانو دریاب کنیز مطبخی را 
گفته ها فراوانند  اوقات کم و ترس وخوفی که همه جهان را فرا گرفته ناگفتنی است .پایان 
ثریا ایرانمنش / اسپانیا / 19 ژوئن 2020 بابر با 21 خردادماه 1399 خورشیدی.

درد بیدردی

ثریا ایرانمنش " لب پرچین" اسپانیا -
======================

گاهی ازاینهمه فریب ونیرنگ که دردنیا بخورد ما میدهند حالم بهم میخوردومیل دارم فریاد بکشم که ای نادانان به کدام سو میروید ؟
هرروز   فریبی تازه ونیرنگی تازه و نمایشی تازه  میل دارم فریاد بکشم که ای فریب دهندگان وای دروغگویان این فرزند همان برده ای بود که شما روزی اورا به شلاق میبستید  حال درتابوت طلا اورا به گورستان بزرگی میبرید واز او قهرمان میسازید ودنیارا وادار میکنید که باو سجده کنند واحترام بگذارند آنهم مردی که مدتها درزندان بوده بجرم قاچاق  بجرم جنایت وبجرم تقلب  وسرانجام ستاره دست چندم فیلمها پورنو گرافی بوده است  یعنی تا این حد باید احمق شویم ؟.

اخبار را نمیه کاره رها کردم وتلویزیون را بستم  طبیعی است که آن مر دک دیوانه که حرص مال وجاه اورا بجنون خود ازاری ومردم ازاری وا داشته بقول خود دوبیلیون برای این نمایش مسخره خرج کرده که فرزندان قاتل انگولوساکسون روی کار بیاند  طویله شان لبریز ازاین احمقهاست .

روز گذشته زندگی نویسنده معروف ارنست همینگو.ی را میخواندم ودیدم این مرد پر انرژی وخلاق  آنچنان درنا امیدی  بسر میبرده که دل به مشروب ومیخوارگی سپرده  تا این دنیا ی کثیف واطرافش را ازیاد  ببرد وروانی شده  سپس دست بخود کشی زده ویا خود کشی شده است !از اوخوب استفاده هایشانرا بردند  او  دچار نا امیدی  شد  این نقشهای زمانه وبازی صحنه ها اورا  دیوانه کرده بود  . همه جسارت اورا ندارند هنوز دیدن فیلمهایی که بر اساس داستانهای واقعی او نوشته شده است انسانرا به دور دستها میبرد وبه تفکر وا میدارد  اما خود او زندگی فقیرانه وآواره گی را پیشه کرده بود شاید در جایی نقطه ای آرام بیابد  وندید آنچه را که میخواهد  به زندگیس خاتمه داد  ویا....دادند !

امرو قهرمانان .اقعی که برای میهنشان کشته سشوند درگورهای دسته جمعی بخاک میروند زیر خروارها کثافت ولجن گم میشوند وفرزند یک  تبه کار درتابوت طلا میخوابد چرا که در فضای باز وجلوی دوربینهای باز پلیسی اورا کشته است  چرا به زندانها نمیروید ؟ تا جنایات پلیسهای تربیت شده خودرا ببینند ؟ چرا چشمان خودرا به جهانی دیگر باز نمیکنید تا کشته شدن  فرزندان مارا که بجرم وطن خواهی برخاسته اند ببینید حال این فرزند شما اینهمه نازنین وقدیس شد ؟  تاکی مار احمق فرض میکنید؟ تاکی مردم را شستشو.ی مغزی میدهید > تا کی فریب ونیرنگ ....تا هوسهای بی انتهای شما همچنان دردرونتان مانند یک بیماری  لاعلاج  مانند جذام  شمارا بخورد .

حال دنیا بکام ابو عمامه شد ! فرزند بیگناهیکه شاید اورا اماحسین بگویند وبرایش سینه بزنند .
حالم بهم خورد از اینهمه ریا ونیزنگ ودروغ .این بازی رسانه  ها . بهتر نیست ماهم مانند نهنگها دسته جمعی خود .کشی کینم  میل نداریم اربابانی مانند شما داشته باشیم میل داریم ازاد باشیم ازاد به دنیا امده ایم عریان ومیل داریم به همانگونه از دنیا برویم . روز ی صدها جنایت نظیر همین کشته شدن این مردک در دنیا انقاق میافنتد اب ازاب تکان نمیخورد مگر درافغانستنان کم جنایت میشود ؟ ان چین 
پاهای کثیفش را دراز کرده خانه مارا که بلعیده هیچ دارد پای بر سر زمین های دیگر مانند هند  میگذارد... آهان چین ؟ میل به جنگ داری  میخواهی قدرت نمایی کنی > جنگی دیگر درراه است ؟ تمدنها ی فروریخته دیگر چیزی برای عرضه ندارند .

امرور حالم بهم خورد نفرتم گرفت از اینهمه ریا کاری وای بر ما  ووای بر فردای ما ووای بر فرزندان ما ونوه های ما که باید شما زباله هارا تحمل کنند .
خوشا بحال آنانکه به سرای باقی رفتند شما بااین  اعمال میل دارید بگویید که هرکسی  بر خلاف جهت اب راه برود وجنایتکار باشد کارش وسر انجامش به بهترین راهها میرسد. پس من اینجا چه میکنم ؟. پایان 
ثریا ایرانمنش / 10 / 06/ 2020 میلادی  ! برابر با 21 خردادماه 1399 خورشیدی . 

سه‌شنبه، خرداد ۲۰، ۱۳۹۹

هیاهو برای هیچ ×

ثریا ایرانمنش " لب پرجین " اسپانیا 
--------------------------------
دل ودینم شده دلبر به ملاملت برخاست 
گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست 

که شنیدی  که دراین  بزم  دمی خوش بنشست
که نه در صحبت آخر به ندامت برخاست ؟

آناتول فرانس  در یکی از توشته هایش  گفته :
یکی از سلاطین بزرگ مشرق زمین روزی به درباریان ودانشمندان آن زمان گفت  که تاریخ  عالم را برا ی او   در ده هزار جلد بنویسند . تاریخ آماده شد !
سپس گفت  که ده هزار جلد را درهزار جلد  خلاصه کنند  -
وآنها چنین کردند  اما مجددا دستور داد  که هزار جلد را  در صد جلد خلاصه کنند  این نیز صورت گرفت  لیک بحکم آن سلطان  همه ناریخ درده جلد  وده جلد به یک جلد  وسپس به یک سطر خلاصه شد  :  به دنیا آمدند  -  رنج کشیدند - ورفتند  . واین بود تاریخ بشریت .
----------------------------------
امروز ما در بدترین دوران تاریخ زندگی بشر ایستاده ایم  وسپس مانند آن پادشاه   باید بگوییم که  هر گروه انسانی  جامعه ای را تشکیل میدهد  واز چند مرحله میگذرد  و با اندکی تفاوت  به مرحله اصلی میرسد  مرحله ابتدایی -  بردگی و سر انجام پول !!!  که همان حکومت تیره پادشاهی است .
 عاقبت هم به دودسته تقسیم میشود .
شورش بیدلیل یا با دلیل مردم امریکا  تنهاو از دونوع زندگی سر چشمه گرفته است  بیکاری بی پولی وثروتهای نهفته امروز ما درتیره ترین نقطه تاریخ درجهان ایستاده ایم  بیکاری ودیگری بی پولی  .  
درهمین  سر زمین رییس دولت با رای مردم انتخاب شد اما هنوز هستند کسانی که با قدرت پول وکلیسا  این مرد محجوب و خدمتگذاررا  به زیر سئوال برده  وگاهی فحاشی میکنند .این قدرت مالی انهاست که به انها اجازه داده تا در کنگره ببنشینند وفریاد بکشند و اورا به زیر کشیده خود بر صندلی قدرت بنشیند وحکفرمایی کنند .
امرو زسر زمین ما  دیگر حوصله کاوش در زندگی اشکانیان را ندارد دنیا بسرعت برق پیش میرود مجال نمیدهد تا کسی بنشیند واز تاریخ پند بگیرد  همه درفکر آنند  که درصندلی قدرت بنشینند واین صندلی قدرت هما ن_ پول وثروت  زیاد است که انسانرا از مرحله انسانی دور ساخته و تبدیل به یک حیوان وحشی مینماید که هیچ جیز اورا رام نخواهد کرد مگر پول بیشتر نمونه اش راداریم ونام اورا همه کس میداند وهمه میدانند که چگونه بقدرت رسید ازراه دزدی وفروش اموال وسپس بورس بازی وحال سر گرمی او قمار- روی سر زمینهاست .
نمونه مضحک اورا هم در سر زمین خودمان داریم که مانند جغد درون پرده سیاه نهان شده او نیز میخواهد نیارا در میان دستهایش داشته باشد .

هیچکس دیگر به مجهولات واسرار پنهانی دنیا نمی اندیشد  همه چیز خلاصه شده که آمدیم - خوردیم ومردیم .
دیگر کسی بفکر مکانسیم انسان وفرق آن با حیوان نیست وفرقی که یک انسان با امتیازهای خاص خود دارد برایش ابدا دارای مفهوم ومعنا نیست . 
امروز اخبار  ما خللاصه شده در دیوارهای فضای مجازی راست ودروغ فوری  وغیر فوری ودستور  اشپزی وزیبایی خبری از آنچه که درانتظارش هستی نیست عکسها فتو شابی خبرهای کهنه  دستکاری شده   هرچه هست نشخوار است وفر اورده های ریخته شده روی زمین دیگران که ما  هم باید نشخوار کنیم .
 در زمانهای گذشته هم هیتلری آمد - میل داشت دنیارا بمیل خود تغیر دهد ودراین میان میلیونها انسان بیگناه  قربانی شدند وصد ها هزار سر زمین  بکام   استثمار  فرو رفت  .  انگلستان  سه میلیون مایل زمین هفت میلیون انسانرا به زیر استثمار برد  فرانسه  چهار میلیون  مایل خاک را  وپنجاه میلیون انسانرا نابود کرد  وآلمان  یک میلیون  مایل  خاک را وپانزده میلیون انسانرا فنا کرد  نتیجه چه شد ؟
خاور میانه رو به نابودی است  همان اقوام قبیله ای که بجان هم بیفتند ویکدیگر را درآتش بیخردی خود بسوزانند برای آن بزرگان کافی است .
 {شاهان ایران } یا افغان ویا مصر ویا دیگران بیهوده کوشیدند که از این سر زمینها کشورهای متمدنی را بسازند  امروز حتی دخترک من که تنها هفت سال داشته از ایران بیرون امده وامروز زن بزرگی است با شاه ما مخالف است !!!!او هم همین کتابهای اشغالی را که هندیهای/ روسها / امریکاییها / فرانسوی ها المانیها  به رشته تحلیل درآورده اند خوانده ومرتب با من درجدال است .
سرانجام  امروز روی فیس بوکم نوشتم که هستی ما همان آیه های تاریکی است که آمدیم / نشستیم  / ومردیم .ث
شمع اگر  زا ن لب خندان  بزبان لافی زد 
پیش عشاق تو شبها  بغرامت برخاست 

حافظ این خرقه بیانداز  مگر جان ببری 
کاتش از خرقه سالوس و کرامت برخاست 

پایان 
ثریا ایرانمنش . 09/06/202 میلادی برابر با 20 خردادما 1399 خوشیدی / 2579 شاهنشاهی !

دوشنبه، خرداد ۱۹، ۱۳۹۹

بخش -2-

ثریا ایرانمنش " لب پرچین" . اسپانیا
--------------------------------
امروز باید قبل از هر چیز  بنویسم واعتراف کنم که در زندگیم اشتباهات زیادی را مرتکب شدم اما چه کسی تا بحال اشتباه نکرده است اما  زمانی فرا میرسد که ازان اشتباهات  غمگین میشوم وآن هنگامی است که تکبه بر شانه کسانی میدادم که گمان میبردم " دوست " هستند واین دوستی را چقدر ارج میگذاشتم وچگونه درحفط  آن میکوشیدم حتی حقارتهای آنهارا نسسبت بخودم نادیده میگرفتم امروز اکثر آنها دیگر دراین دنیا نیستند اما خاطره ننگین آن دوستی ها هنوز روی جانم نشسته است ومن این را تنها از کمبود فرهنگی وبی اعتباری و کمبودهای خودمان میدانم.
هر گلی یا بوته ای  وهر گیاهی از افتاب  انرژی میگیرد وپس از غروب آفتاب آن گیاه پژ مرده  میشود همچنانکه امروز ملت ایران در این پژ مردگی و بدبختی  ویران شدند چون خورشیدی را که تاریخشان وتمدنشان بود از دست دادند آن آقتاب برای همیشه غروب کرد .
امروز عده ای در گوشه  گوشه جهان پهناور در آشیانه های لرزان خود از بیم تنهایی وبی کسی مینالند ومیلرزنذ وعده ای به زندگی گیاهی خود ا دامه میدهند مانند علفهای هرزه که از ریشه ونور وساقه دیگران استفاده برده مانند  پیچک به دیگران  چسیده اند.
عالم سیارات به گردش خود ادامه میدهد ما نیز به دنبالش هستیم وتاریخمانرا ازیاد برده ایم تاریخی که گاهی طلایی وزمانی خون ریز ووحشتناک بوده است  تنها چیزی که میتوانست مارا نجات بخشد همان فرهنگ ما بود که امروز درمیان دستهای سیستماتیک دارد نابود میشود  نیمی گم شده وفرسوده است  ما گاهی فرهنگ وتمدن را با سنتها اشتباه میگیریم  حال تنها آمدن  نشستن خوردنوررفتن است  همین نه بیشتر واینرا فلسفه زندگی خود قرارداده ایم .
امروز تنها چیزی که ممکن است مارا نجات دهد همان فرهنگ خودمان میباشد فرهنگی که  قدرتی بزرک درپشت سر دارد  وروحی بزرگتر در کنارش که گاهی سرک میکشد  !  این فرهنگ ما پر قدرت ومانند چهار فصل از زندگی ما میگذرد مارا نیرومند میسازد وچه بسا به تمدنی برساند که شایسته آن هستیم .
امروز همه چیز درحال سکون است  فرهنگ غنی چینی وفرهنگ هندی  از میان رفتند فرهنگ یونان وتمدن کلاسیک آن نیز از میان رفت  فرهنگی که  دوازده قرن قبل از مسیحیت  در میان اسیای صغیر بود  فرهنگ کهنسال مصری نابود شد  وامروز فرهنگی که بما نسبت داده میشود همان فرهنگ عربی / ویا گاهی مجوس است  که این گفته ها نیز دراغاز مسیحیت  شروع شد  وناگهان محمدی از زمین جوشید  واز هند تا اسپانیارا زیر بال خود گرفت  عصر طلایی صلاح الدین ایوبی  افتاب درخشان  دیکتاتوری  آن زمان بود ترکان عثمانی  نیز کم کم روز به زوال رفتند   اینجا میلی ندارم درس تاریخ را مرور کنم امروز فرهنگ ما منحصر شده به شهادت ووپرستش بت های پوشالی تا جاییکه از یک ستاره درجه د.وم فیلمهای پورنو ( که فیلمهایش موجود است ) ! یا فروشنده مواد مخدر ویک متقلب دروغ/گو که به دست یک پلیس خشن وبیرحم کشته شده  ما قدیس میسازیم احیتاج به پرستش داریم باید یکی را بپرستیم باید اورا دیده باشیم لمس کرده بشیم  همه مانند میمیونها عصر هجر از یکدیگر تقلید میکنیم همه خودرا صاحب عقیده ویا صاحب ایده وایسم میدانیم ایسمها سالهاست که گم شده اند همه  درهم میجوشیم درون یک دیگ مانند نخود ولوبیا وعدس برای اشی که دراینده برایمان تهیه دیده اند بدون جنگلها بدون گلها بدون جویبارها  همه چیز باید شفاف باشد دیده شود حتی همخوابگی عشاق .
فرهنگی عربی مدیون فرهنگ ایران زمین است  ومدیون ایرانیان  که درلغت نامه ها مارا مجوس میخوانند  ما اریاییهایی هستیم که کوچ کردن را خوب فرا گرفته ایم از دور زمانها به هند کوچیدیم ودر فرهنگ دیگران ذوب شدیم  امروز این ایرانیان تشکیل یک لشکر واحد را نمیدهند  همه جدا گانه پهلوانانی هستند که بر اسبهای خود سوارند ومیتازند  . به کجا ؟  پایان 
ادعای فضل ونقش خود ستایی دیدم  -اما 
در بسی  دانشوران جز مردم عادی ندیدم 
ثریا ایرانمنش / اسپانیا  /08/06/2020 میلادی  براب با 19 خردادماه 1399 خورشیدی وبابر با 2579 شاهنشاهی 1

یکشنبه، خرداد ۱۸، ۱۳۹۹

زیر پوست شب

ثریا ایرانمنش : لب پرچین " اسپانیا !
-------------------------------

هر روز شنبه  روی دستگاههای  ما وروی یوتیوپها  غیب گویی  وستاره شناسی  ظاهر میشود  وبرنامه یکهفته ماررا تعیین کرده وکف دستمان میگذارد !
" عطارد درخانه تیر جای گرفته . ماه به خانه ونوس رفته و بهر روی تظاهرات و آدمکشی وغیره غیره را که قبلا برنامه ریزی شده بسمع بینندگان گرامی میرساند ؟

در ولایت ما پیر مردی دست فروش بود که  خرت وپرت واشغالهای کهنه را میفروخت  هرکس هر چیزی را گم میکرد فورا به داخل سفره پهن شده ان مرد  بدبخت میرفت وعجب آنکه همان جا هم  آن گمشده را میافت ! 
هفته گذشته  همین کانال خبر مرگ هنرمندی را داد!! واز آنجایی که تنها ما یک هنر مند برایمان باقی مانده نگران حال او بودیم نگو که ناگهان از میان سفره گروه مخوف مجاهدین  خانم مرجان هنر پیشه وخواننده به سرای باقی شتافتند ایشان ضد شاه وضد سلطنت بودند هم خودشان وهم دوهمسرشان !

واقعا مانده ام که این شاه بیچاره چکار میبایست برای این مردم میکرد تا همه اورا دوست بدارند ؟ گویی درآن زما ن مد شده بود که همه ضد شاه باشند وباید میبودندچون کانال استرولوژی  برایشان تکلیف را از پیش روشن کرده بود .......
به درستی نمیدانم ایا گردش ستارگان بر روی احساس وعواطف  ورفتار انسانها تاثر دارد یانه وچرا من دچار تغییر نمیشوم  بنا براین لابد ماه وستاره گان آسمان مرا گم کرده اند . آیا انهاییکه این برنامه ها را برای ما مینویسند دانشی پهناور دارند  وایا قدرتمند میباشند ؟ غیبگویی هنر نیست  غیبگویی  نیز زیر سلطه  سنتهای محلی  فلسفه بافی  میکند  تاریخ هم تکرار نمیشود  ممکن است بصورت یک کاریکاتور  دوباره روی صحنه جهان هویدا شود اما دیگر تاریخ واقعی نیست  دیگر آن خود  تاریخ گذشته نیست 
تنها با نگاه کردن به کلهای باغچه میتوان راز ورمز طبیعت را مشاهده کرد  گلها به هنگام غروب افتاب بسته میشود صبح با اولین تابش نور افتا دوباره باز میشوند ودر ان زمان احساسی که مارا دربر میگیرد بسیار شگفت انگیز است این گلها وبوته  ها از خورشید انرژی میگریند وشب میروند  تا بسته شوند وچه بسا درهمان شب طوفانی / تکرگی  بارانی شدید آن گلهارا پر پر کرده ویا از بین ببرد اما ریشه درخاک باقی میماند و بوته  وگل به تنهایی نمیتواندتکان بخورد این وزش باد  است که اورا میلرزاند .
ما انسانها وحیوانات نیز به یک قدرت احتیاج داریم  قدرتی که مارا ازتمام بردگی ها وبندگی ها جدا سازد  واجازه دهد مانند مرغکی در لانه خود بخوابیم من نمیدانم این قدرت چه جادویی دارد که هه میل دارند رهبری را بعهده بگیرند  ناگهان از میان علفهای هرزه  آدمهای نوظهوری که درهمه عمرت آنهارا ندیده ای طاهر میشوند حزب تشکیل میدهند واین احزاب حتما باید بر ضد حکومت باشد.حکومتی که بتو یک ا رامش نسبی دادره ولقمه نان درسفره ات هست واعتباری  درجهان داری . نا تمام 
بقیه دارد 
ثریا ایرانمنش / 07/06/2022 میللادی برابر با 18 خردادماه 1399 خورشیدی .غیره ....