دوشنبه، خرداد ۱۹، ۱۳۹۹

بخش -2-

ثریا ایرانمنش " لب پرچین" . اسپانیا
--------------------------------
امروز باید قبل از هر چیز  بنویسم واعتراف کنم که در زندگیم اشتباهات زیادی را مرتکب شدم اما چه کسی تا بحال اشتباه نکرده است اما  زمانی فرا میرسد که ازان اشتباهات  غمگین میشوم وآن هنگامی است که تکبه بر شانه کسانی میدادم که گمان میبردم " دوست " هستند واین دوستی را چقدر ارج میگذاشتم وچگونه درحفط  آن میکوشیدم حتی حقارتهای آنهارا نسسبت بخودم نادیده میگرفتم امروز اکثر آنها دیگر دراین دنیا نیستند اما خاطره ننگین آن دوستی ها هنوز روی جانم نشسته است ومن این را تنها از کمبود فرهنگی وبی اعتباری و کمبودهای خودمان میدانم.
هر گلی یا بوته ای  وهر گیاهی از افتاب  انرژی میگیرد وپس از غروب آفتاب آن گیاه پژ مرده  میشود همچنانکه امروز ملت ایران در این پژ مردگی و بدبختی  ویران شدند چون خورشیدی را که تاریخشان وتمدنشان بود از دست دادند آن آقتاب برای همیشه غروب کرد .
امروز عده ای در گوشه  گوشه جهان پهناور در آشیانه های لرزان خود از بیم تنهایی وبی کسی مینالند ومیلرزنذ وعده ای به زندگی گیاهی خود ا دامه میدهند مانند علفهای هرزه که از ریشه ونور وساقه دیگران استفاده برده مانند  پیچک به دیگران  چسیده اند.
عالم سیارات به گردش خود ادامه میدهد ما نیز به دنبالش هستیم وتاریخمانرا ازیاد برده ایم تاریخی که گاهی طلایی وزمانی خون ریز ووحشتناک بوده است  تنها چیزی که میتوانست مارا نجات بخشد همان فرهنگ ما بود که امروز درمیان دستهای سیستماتیک دارد نابود میشود  نیمی گم شده وفرسوده است  ما گاهی فرهنگ وتمدن را با سنتها اشتباه میگیریم  حال تنها آمدن  نشستن خوردنوررفتن است  همین نه بیشتر واینرا فلسفه زندگی خود قرارداده ایم .
امروز تنها چیزی که ممکن است مارا نجات دهد همان فرهنگ خودمان میباشد فرهنگی که  قدرتی بزرک درپشت سر دارد  وروحی بزرگتر در کنارش که گاهی سرک میکشد  !  این فرهنگ ما پر قدرت ومانند چهار فصل از زندگی ما میگذرد مارا نیرومند میسازد وچه بسا به تمدنی برساند که شایسته آن هستیم .
امروز همه چیز درحال سکون است  فرهنگ غنی چینی وفرهنگ هندی  از میان رفتند فرهنگ یونان وتمدن کلاسیک آن نیز از میان رفت  فرهنگی که  دوازده قرن قبل از مسیحیت  در میان اسیای صغیر بود  فرهنگ کهنسال مصری نابود شد  وامروز فرهنگی که بما نسبت داده میشود همان فرهنگ عربی / ویا گاهی مجوس است  که این گفته ها نیز دراغاز مسیحیت  شروع شد  وناگهان محمدی از زمین جوشید  واز هند تا اسپانیارا زیر بال خود گرفت  عصر طلایی صلاح الدین ایوبی  افتاب درخشان  دیکتاتوری  آن زمان بود ترکان عثمانی  نیز کم کم روز به زوال رفتند   اینجا میلی ندارم درس تاریخ را مرور کنم امروز فرهنگ ما منحصر شده به شهادت ووپرستش بت های پوشالی تا جاییکه از یک ستاره درجه د.وم فیلمهای پورنو ( که فیلمهایش موجود است ) ! یا فروشنده مواد مخدر ویک متقلب دروغ/گو که به دست یک پلیس خشن وبیرحم کشته شده  ما قدیس میسازیم احیتاج به پرستش داریم باید یکی را بپرستیم باید اورا دیده باشیم لمس کرده بشیم  همه مانند میمیونها عصر هجر از یکدیگر تقلید میکنیم همه خودرا صاحب عقیده ویا صاحب ایده وایسم میدانیم ایسمها سالهاست که گم شده اند همه  درهم میجوشیم درون یک دیگ مانند نخود ولوبیا وعدس برای اشی که دراینده برایمان تهیه دیده اند بدون جنگلها بدون گلها بدون جویبارها  همه چیز باید شفاف باشد دیده شود حتی همخوابگی عشاق .
فرهنگی عربی مدیون فرهنگ ایران زمین است  ومدیون ایرانیان  که درلغت نامه ها مارا مجوس میخوانند  ما اریاییهایی هستیم که کوچ کردن را خوب فرا گرفته ایم از دور زمانها به هند کوچیدیم ودر فرهنگ دیگران ذوب شدیم  امروز این ایرانیان تشکیل یک لشکر واحد را نمیدهند  همه جدا گانه پهلوانانی هستند که بر اسبهای خود سوارند ومیتازند  . به کجا ؟  پایان 
ادعای فضل ونقش خود ستایی دیدم  -اما 
در بسی  دانشوران جز مردم عادی ندیدم 
ثریا ایرانمنش / اسپانیا  /08/06/2020 میلادی  براب با 19 خردادماه 1399 خورشیدی وبابر با 2579 شاهنشاهی 1