ثریا ایرانمش « لب پرچین » اسپانیا
ماهی که رخش روشنی خور بکرفت / گرد خط او چشمه کویر بگرفت
دلها همه در چاه زنخدان انداخت / وانگه سر چاه را به قیر گرفت
کم کم. کمرش خم شده بود وبه سختی خودرا میکشید. عصا به او کمک نمیکرد ناتوانی همه وجودش را گرفته بود اما قانون حکم میکرد تا أخرین. نفس باید به شغل خود ادامه دهد مانند. پاپ های واتیکان اگر مرده هم باشند. جسدشان باید بجای آنها. بنشیند
الیزابت دوم. برای ما یک خاطره ویک زندگی که پشت سر گذاشتیم با شاه دوست بود اورا دوست میداشت تا جاییکه در جلوی قطار ویکتوریا به پیشوازش رفت دوبار به ایران آمد و مادرش اورا لی لی بت. میخواند ،
شب گذشته. ایستاده دنیارا ترک گفت تا اخرین اهریمن و نخست وزیر را که گویا چهاردهمین. بود ملاقات کند. همچنان میخندید همیشه میخندید ،
همیشه ما اورا در حالی می دیدیم که دسته کلی در دست با یک کیف سیاه ولبخندی مهربانانه ،
من غمگین شدم ، ودر پنهانی اشکهایم را نیز پاک کردم. چون عمر زیادی مردم را خسته میکند وناگهان ترا از صحنه انسانها بیرون رانده بتو لقب بک حیوان گوشتخوار میدهند ،
غذایش ماهی بود. وگاهی کمی گوشت پخته با سبزیجات ویک نوشیدنی جین با تونیک ،
مو من بود هر یکشنبه مراسم مذهبی را بجای میاورد . با رفتن همسرش بکلی تنها شد وتنهایی. مانند خوره ترا میجود ونابود میکند اگر چه قدرتمند ترین سر ور جهان باشی مادر خواهر. وهمسر را از دست داد تنها بود تنها .
حال بریتانیای کبیر به پادشاه هفتاد ساله خود سلام میگوید و خدا میداند ،،،،
دلم سوخت لی لی بت آسوده بخواب ایکاش دست راست تو زیر سر رهبری ما میرفت واورا تیز به جهانی دیگر میفرستاد اما سر زمین من آرام نیست مردمش آرام نیستند همیشه زیر سم اسبها وشلاق زیسته انذچندان عادت به آرامش وسکوت و نظم ترتیب ندارند ،
ملت تو یکهفته عزادار است واخر هفته ترا بخانه ابدیت در کنار خانواده. میگذارند. آسوده بخواب دنیا دیگر جای ماندن نیست ،
خدا حافظ لی لی بت روانت شاد،
ثریا ایرانمنش
شب گذشته در ساعت ۱۹/۳۳ دقیقًه بعد از ظهر برابر با هشتم سپتامبر ملکه الیزابت دوم ملکه بریتانیا جهان هستی را تر ک گفت ،بدینوسیله. احترام و اندوه خودرا به مردم واقعی انگلستان. تقدیم میدارم ،
پایان .09/09/2022 میلادی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر