شنبه، تیر ۱۸، ۱۴۰۱

برای تاریخ

یک دلنوشته. برای ماندگاری در تا ریخ

ثریا ایرانمنش . لب پرچین . اسپانیا .

در روی صفحه توییتر تعداد پاچه خواران  حضرت ولایتعهدی و شهر بانو زیاد است منهم حوصله جر و بحث را ندارم .من خود تا تاریخ زنده   هستم  

ودر آن زمان که ایشان گل کردند با دسته گلشان. دلم برای شاه سوخت ،‌

پس. از تاج گذاری  و ونیابت سلطنت فورا به شهر « أسپن » خصوصی سفر   کردند. روزنامه های  فضول نوشتند ایشان برای صلح  وگفتگو در باره آن رفته اند اما ایشان رفته بودند تا تاج وتخت را بهیکباره بگیرند وانها ندادند !  آنها بر نامه بهتری داشتند  آنها دیگر میلی نداشتند در خاور میانه نگینی بدرخشد مانند خورشید وتاج وتخته همپایه. ملکه بزرگ. داشته باشد .

برنامه اسپین  خیلی زود از روی همه صفحات پاک شد .

روزی لسدالله اعلم دریک  میهمانی  خصوصی میکفت. من خسته شدم از آنهمه عکاس خارجی که روی پله ‌لابلای درختان. کاخ درانتظار حضور شهبانو واجازه  ایشان هستند ! آیا عالم میدانست که ایشان کنتراتهایی با. کمپانی های مد بسته اند ؟ 

ایشان با عکاسان داخلی چندان سر لطفی نداشتند بیشتر فرانسوی وامریکایی ‌ ویا  اسپانیایی. ونویسندگان داستان‌های مجلات زرد بودند  

شاه مشغول جلو بردن ارابه  برای پیشرفت تمدنش بود ایشان را بحال  خود  واگذاشته بود  .

مجلات زن روز واطلاعات  بانوان هر صبح یک عکس جدید از ایشان. در صفحات اول داشتند وپاداش آنها رفتن به مجلس شورای ملی بود بدون. داشتن هیچ سواد سیاسی !.

 زمانی که. شاه در امریکا بسر میبرد  بار بارا والترز  در بک مصاحبه خصوصی از شاهنشاه پرسید ،شما چگونه به همسرتان اعتماد کردید  و نیابت سلطنت وهمه اختیارات را به او دادید ، شاه مکث کرد وسپس فرمود. این دیگر بسته به سرنوشت است در آنجا شهر بانو پا به پا میشد وموهایش را مانند دختر بچه های  مدرسه زینت داده  با یک تل بسته بود ویک لباس ساده پوشیده بود  

این زن عاشق خودش بود. پول فراوان بیماری شاه. حضور پر رنگ چپولها. همه دست به دست هم داده  از او یک ستاره بین الملل ساختند،،اوف،،، زیباتر ین امپراطزیس جهان 😌

امروز او در پناه همان. ثروتی که شاه برایش بر جای گذاشته ودر بسیاری از جاهای خوب !!!!! سر مایه کذاری کرده است. هنوز.  گام بر میدارد نمایشگاه نقاشی وارت . افتتاح میکند گویی آبدا او درایران زاده نشده. هرچندبه اجداد طباطلاییش وافتخار میکند که سیدنا  سی پشت به. محمد میرسد دریغ از یک پنی برای کودکان کار ویا گرسنه ایران دریغ از یک پنی   یک قدم برای زنانی که  زیر چکمه های پاسداران له میشویند تجاوز به آنها صورت می‌گیرد.  نه و برایش هم  مهم نیست برای او ارقام   بانکی و سالن زیبایی  میهمانی   م‌وناکو ورفتن به شام شاهان است تنها ملکه هلند از پذیرایی او معذور لست وملکه انگلیس 

 او در حال  حاضر با یک زن تاجر فرقی ندارد ازاینگ‌ونه زنان ثروتمند تاجر. در هند هم زیاد هستند. ایشان سر زمینی ندارند که امپراطزیس آن سر زمین باشند تنها چند دختر بچه خردسال  که شیفته لباس وجاه ‌جلال ویا زنانی که از قبل او بهر ه میبرند یا چند روزنامه‌ چی  ویا مردانی که حقوق بگیرند تا کاهی در خبرهایشان بگویند . مادر ایران  ،مادر ایران  بی بی   بختیاری بود که بر اسب نشست ودشمن را از سر زمینش دور ساخت  نه بک مانکن بین الملی  و،،،،و دیگر هیچ باقی بماند  ، پایان آخ …..دلم خنک شد 

ثریا . جمعه. هفتم. جولای دوهزارو بیست ودوی میلادی 


هیچ نظری موجود نیست: