شنبه، خرداد ۱۷، ۱۳۹۹

آنا !

یک د ردنامه !
ثریا ایرانمنش " لب پرچین " اسپانیا !
---------------------------------

صبحانه امرا با ریزش خاکها در گورهای دسته جمعی وآتش سوزیها وویرانیها شروع کردم .
با چرند گوییخها و چرند نوشتارها و همان  پرواز افکار معلول افییون ومواد !
تمام شب در فکر " انا"بودم  روزهای متمادی است که درفکر اویم از همان هنگامیکه روی صفحه گوشی ام خبر مرگ یگانه فرزند اورا خواندم . نه ازکورنای بی پد ومادر نمرده بود ( هرچند این ویروس دارای پدر ومادر واجئاد وفامیلی است ) ! او از سرطان خون مرده بود خیلی جوان بود خیلی هنوز داشت طعم وهوای جوانی را لمس میکرد با ارزوهای بلندش  مادرش بسیار برایش زحمت کشید  اورا به سر تاسر قاره دنیا برد ویا فرستاد  او یگانه فرزندش بود  وروز گذشته نامه ایکه  او برای پسرش  روی ایسنتاگرامش گذاشته بود خواندم  شاید اگر این نامه را روی سنگ بگذارید  سنگ نیز اب میشود  .چه میتوانستم بکنم  درحال حاضر دنیا محل دفن اموات است وکسی باین نو جوان تازه وشاداب نمی اندیشد دنیا مشغول آن ستاره پورن سیاه پوست است واتش سوزیها وعقده های فروخورده سایر ممالک  دیگر!  مردمان بیکار شده وفاقد هر گونه وسائل اولیه زندگانی . واما هر روز از بابت همین کورنای به ثروت آنهاییکه اجئدادش میباشند افزوده میشود ! مردم احمق نیستند خوب میدانند که چه دستهایی درکار ویرانی این جهان وساختن جهانی پاک وتمیز برای خودشان میباشند اما انها نیز به برده احتیاج دارند ! نه ؟ !.
تمام شب وتمام صبح من در دردی که درسینه ان مادر نشسته بود ویگانه امید زندگیش را ازدست داده بود ودرسکوت میگریست  میاندیشیدم . کاری از کسی ساخته نیست همه دوستانش در سوگ او گریستند پسرک پر زیبا وپر شاداب و ورزشکار بود خوب شاید ان خدایی که او ومارا ساخته میدانست جای او دراین دنیا ی وحشتناک واین جهنم نیست  اینجا درحال حاضر جای ما گناهکاران است وفرشتگان مرگ که اطرافمانرا گرفته اند ..
حال باید درانتظار آخر هفته بود که قوالان وقصه سرایان برای دوساعت برایمان افسانه این شورش باعث وبانی آنرا بخوانند وسپس دیگری وسپس دیگری درحال حاضر تنها شغل پر درامد دنیا همین قوالی است !وفروش  لوازم بدرد نخور فعلا کارخانجات چینی مشغول ساختن وتجارت کفن وتابوت برای دنیا  هستند کار وبارشان سکه است .
نه دیگر چیزی ندارم بنویسم  آنقدر درد درون سینه ام دارم وآنقدر درد درروحم جدال بپا کرده که حوصله هیچکس وهیچ چیزی را ندارم . تا روزهای آینده 
 ثریا 
 شننبه  -06/06/2020 میلادی .