چهارشنبه، آبان ۱۹، ۱۳۹۵

کوچه آه میکشد ،

بطور قطع ویقین خیلی ها مانند من بیدارند ودرانتظار شمردن آراء درحالیکه کسی نمیداند رای آنها مهم نیست این الکتروها هستند که تعیین میکنند چه کسی بیاید وچه کسی برود مانند زمان جرج بوش دوم که " ال گور " بیشترین آراء را آورد اما جناب بوش پسر به کاخ سفید رفت چون دلش میخواست جنگ باز ی کند وعراق را وسوریه را باین صورت درآورد . سپس برای آنکه بمردم بگویند ما ملتی نجیب وپاک ودستخورده هستیم واز کارهای منحوسی که کرده ایم پشیمانیم این کا کا را به کاخ فرستادند اما این کا کا یک حسن داشت زنش تحصیلکرده ، فهمیده ومیدانست چه بگوید وکجا بایستد ، متاسفانه خانم ترامپ یک ( بیمبو ) میباشد اولا خارجی است د.وم حرف زدن بلد نیست .وغیره ! بنا براین نقش یک زن دراینجا  معلوم میشود بانوی شیطانه کلینتون از بچکی کارش همین  بوده ومیداند کجا باکی بنشیند وحال دردستور کار آنها جنگی دیگر است ، حد اقل کردستان بزرگ شکل میگیرد ( وجناب آقای روزنانه نگار خود فروخته وفرزند خلف بی بی سکینه در یکی از روزنامه های پر تیزاژ از همین حالا کردستان بزرگ را جدا ساخته ! چه عیب دارد کرمانشاه هم پایتخت میشود ، حال تکلیف من با بچه هایم چه میشود اگر ایران بودیم حتما آنها به کردستان بزرگ میرفتند ومن میبایست به بلوچستان وسیستان میرفتم وبرای دیدار آنها میبایست  ویزا بگیرم ویا فراموششان کنم !!! حال از همین امروز قیافه  طرفداران بانو کلینتون منجمله دختر خود بنده تماشایی است خوشحال ، بلی یک همجنس ما با واژن بودارش به کاخ سفید رفت ....هورا  بیچاره ترامپ باز باید به زمینهای گلفش برگردد ، او اقتصاد امریکارا بالا آورد دانشگاه ساخت  چندین برج وبارو درست کرد در شهر لا وکاس چند کازینو بنا کرد ، حال یا وزارتی را به دست میگیرد ویا برمیگرد به ساخت وساز خودش او سیاستمدار نبود ، درهیچ ارتشی خدمت نکرده بود ، درهیچ حزبی جایگزین نشده بود ودست سیاستمدارن رانخوانده بود خودش با پول خودش کمین انتخاباتی را به راه انداخت  افکارش مخصوص خودش بود  خانواده اش بسیار قدیمی وهمه رگ وریشه های آلمانی دارند ، 
بهر روی از ما گذشت و دراینجا  بعنوان یک سیتی زن سر بار جامعه این کشور گدا وگرسنه وبیسواد هستیم وآنقدر بدبختیم که خودرا خوشبخترین آدمها میدانیم .
واین نتیجه از هم جدا بودن وقوم قبیلهای ایرانیان است که سر زمینی به آن بزرگی را دو دستی تقدیم دیگران میکنند ، نوکران چرچیل امروز بر دنیا حاکمند  وبه ما فخر میفروشند با هزار وچهارصد سال تاریخ دروغین وما با تاریخ قدیمی خود هنوز درخم یک کوچه مشغول غرغره کردن اشعار   خیام وحافظ ومولانا هستیم  .بزرگترین تاریخدان ما دروغگوترین آنها از آب درآمد چرا  که میبایست ملت را سرگرم اراجیف خودش بکند هیچکس نپرسید هزینه سنگین این تلویزوین دوساعته ترا چه کسی میدهد؟  باآن هرپیس سیاه وآن دستهای درازش  که انسانرا بیاد عزراییل میاندازد . بهترین  نویسندگان ما درگوشه نشستند به تماشا ویا خاطره نویسی کردن ویا فحاشی ، بهترین هنرمندان ما  از صحنه بیرون شدند وبهترین شاعرانمان نوکر روسها وبی بی سکینه شدند ، ایران تجزیه میشود ، خوب بدرک بشود تازه هرکسی برمیگردد به قبیله خودش و ما؟ نه لیاقت آن شاهنشاه بزرگ را نداشتیم لیاقت ما همین است .خودفروشی  آسانتیرین  وبهترین کاریست که ایرانیان میتوانند انجام دهند ، درحال حاضر درخیابانها مردم از فرط گرسنگی بچه هایشانرا  بفروش میرسانند زنان شوهر دار درخانه های تیمی به خود فروشی مشغولند چون هم خودشان وهم شوهرانشان معتادند ، جوانان قلیان به دست تنباکو مخلوط با مواد حشیش وغیره از خود بیخود وبخود ارضایی پناه برده اند ، ایران تکه تکه شود ! خوب بشود ، به تدخم پسر بزرگم !!!!من اینجا راحتم ! اما نباید فراموش کنم اگر جنگی به پهنای جنگ جهانی دربگیرد جای ما درکمپهاست مانند جنگ جهانی دوم که همه سیتی زنها درکمپ ها  جان دادند ، چندان هم درامنیت بسر نمیبریم با یک پاسپورت ویک برگ کاغذ !  .با ازدواج های  اجباری یا دلخواسته !، نه همه جدا جدا نخود نخود هرکس رود خانه خود وما؟...... هنوز داریم تن بخود فروشی ها سیاسی میدهیم خانه مان گرم است ، جایمان امن است کارمان سکه است باقی بما مربوط نمیشود . گور پدر بقیه .......ث
------
در سیاهی شب نومیدان ، یک چراغ  ساده نمیبینم 
ماه ایستاده  با بامی ؟ نه ! شمع افتاده  نمبینم 

دل گواهینانه ناکامان ، زخمگاه دشنه ی دشنامان 
هیچ زین ورق خونین ، مهر نا نهاده نمیبینم 

دلنوشته ای نیمه شب من همراه با بغض وگریه وناکامی ونخوابیدنها وبیرحمی زمانه ومردمش ومردم خودمان . ثریا/"لبپرچین"