« لب پرچین » ثریا ایرانمنش . اسپانیا .
------------------------------------------
برای مبارزه کردن ، حتی خواستن کافی نیست باید دربرابر خدای ناشناخته که هروقت وهر جا میلش کشید باد عشق بکارد یا نفرت وسردرگمی ویا ویرانی بین زندگی ومرگ تنها باید چهره بخاک بمالی تا اراده او نباشد هیچ کاری از تو ساخته نیست یک لحظه برایش کافی است تا سالهای کاروکوشش وزحمات ترا بر آب بریزد وتو باید اراده آهنینی داشته باشی تا درمقابل این خدایان گوناگون وآن خدای اصلی ایستادگی کنی .
او هنزمندی را میافریند بندگانش اورا ویران میکنند حال این هنرمند بزرگ میتواند از لجن هایی که باوپاشیده میشود سر بلند بیرون بیاید هیچکس بیش از هنرمندی که خود آفریننده است حکم خودرا صادر نخواهد کرد .
این مرد ، این خدای یگانه با صدای جادویی وصورت مهربان تنها باز مانده دوران طلایی ماست حال امروز سگهای ولگر به دنبالش افتاده وحساب پر وپاچه اورا گرفته اند .
هر کسی را بخواهند ویران کنند این سگها وجود دارند ناگهان گله وار بیرون میریزند .
هر بیزنسی را که بخواهند از بین ببرند ناگهان چند جسد را به نمایش میگدذارند باز این سگها هستند که واق واق کنان دنیارا متوجه خود میکنند .
وهر بلایی که میل دارند بر سر بشریت میاورند .
همه اورا میشناسند ومن یکی از ستایشگران او هستم دیگران بیشتر از او به ( زنها) میل داشتند تا او یک مرد خانواده با بچه ها وهمسرش وبسیار معتقد ومومن خوب اگر گاهی لبخندی از روی مهر بنه زنی زیبا که شاگرد یا همکارش بوده زده دلیل بر اهانت ویا چیز دیگری نمیشود بعلاوه این سگهای ماده تا امروز کجا بودند ؟ چرا پس از سی سال تازه بیادشان افتاد که این آقا انگشت آنهارا فشار داده ویا راندوو خواسته ویا بوسه بر گونه هایشان زده ؟؟ چرا حالا ؟ آیا کسی میتواند جواب بدهد که پس از اینهمه رنج فداکاری درراه هنر با این سن بالا هنوز میخواند ورهبری میکند چه کسی را به دردر آورده ؟ که سگهای ولگرد را بجانش انداخته اند .
آه .... روزهای هستند که انسان تنها میتواند از روح خود تغذیه کند وبه امیدی واهی همچنان طی طریق نماید یک تماس کوچک ، ذره ای غبار کافی است تا نطفه ای را دردرون تو بکشد .
چگونه میتوان این احمقهارا تحمل کرد ؟ چگونه باید مردان دیوانه وزنان خود فروش را بر پایه های بلند زندگی نگریست واز \انان فرمان برد ؟ خود ما بخوبی میدانیم که بعضی از مردان دربرابر یک زیبایی ویا رعنایی بسیار ضعیف میشوند عده ای میتوانند بر ضعفشان غالب شوند حال این مرد دراین سن وسال بجای تقدیر وتحسین او ، با هیچ به ویرانی او پرداخته اند میل دارند آخرین آثار گذشته هارا نیز پاک نمایند ، مادونا برایشان کافی است وسر جان التون تمام عمرشانرا لبریز از شادی ها میکند !!!
اولین ندا در یک روزنامه انکلیسی به چاپ رسید واورا درحالی نشان میداد که درکنار یکی از شاگردانش ایستاده با لبخندی مهر آمیز با او گفتگو میکرد فورا صفحه بزرگ شد آنقدر بزرگ شد که همه شهررا گرفت ( او ، فلانی با شاگردش رابطه دارد ) ! اما از روابط خودشان با پسر بچه های زیر سن درون قایقهایشان وهنرمندان پا اندازشان حرفی بمیان نمیاید .
حال با ز این سگها سر به شورش برداشته اند ووباید چیزی را زیر نام این بزرگوار پنهان کنند < شکست مستر جانسون است ؟ شکست ویرانی امپراطوری گندیده بریتانیاست ؟ چه چیزی را میخواهید پنهان کنید که این مردر ا قربانی کرده اید ؟ لعنت برشما . ث
ثریا ایرانمنش . لب پرچین . اسپانیا /۶ سبتامبر ۲۰۱۹ میلادی !