یکشنبه، تیر ۲۳، ۱۳۹۸

آرمان بزرگ

« لب پرچین » ثریا ایرانمنش ، اسپانیا 
---------------------------------------------
ای آنکه  در صبح نگاهت  می توان دیدن 
همچشمی خورشید وباران را 

مهر تو چون پیروز گردد بر ملال تو 
خورشید ! از هم میدرد ابر بهاران را .......« شادروان نادر نادر پور از دفتر صبح دروغین »

یک آرمان  یک آرزو  ویک آزادی  مطلق همه چیز را رهبری میکند  نان / آب / برق / تلفن  حتی صرفه جویی های ترا ذعوت به جنگ ، نشستن درانتظار  یک صلح جهانی بیش نیستند !
همه اینها تنها به یک نقطه ختم میشوند ( دین ومذهب ) نه آیین ونه ایمان  بازار دین پررونق است وباراز عشق کم خریدار ! .
این دین است که میل دارد همه چیزرا درست بگیرد رشته همه کارها به دست اوست حال انقلابیون  بزرگ واندیشمند !! با یک سوسیالیزم  بزرگ بازار   صلح طب وانگلیسی مآب !!! عده ای را ودار کرده اند  که آنهارا رشد بدهند  امروز ما با قشری از اشرافیت قلابی  روبرو هستیم  درعین حال  دچار عرفان زدگی ! .
و...با ایمان پرشور خود به مذهب الهیون همه چیز را برایشان فراهم ساخت ( ورود اشخاصی عادی ممنوع ) ! ساکنین بورلی هیلز شمال شهر تهران !

واین ها  دست پروده  همان  دنیای فراماسونهاست این بار از آزمایش خوب بیرون آمدند  همه در پی چیدن میوه های تر وتازه میباشند حال این درخت کهنه وپوسیده  درعوض با پیوند جوانان  در جاییی کاشته شده که میبایست از \انجا شروع میکردند.
درحال حاضر تا میتواننند میوه هارا میبلعند وبرایمان افسانه میسازند .
فلاسفه قرون گذشته برای ما چه کردند  در چهار دیواری افکار قرون وسطایی خود قفل شدند  خودشان را درمیان دوستان وحریفان بخاک سپردند . 

یک فرد ایرانی از یک خارجی ویا خارج نشینی چه میداند به همانگونه که فرد عادی خارجی نمیداند ایران با عربستا ن زمین تا آسمان فرق دارد آنها بما به صورت برده مینگرند  به همانگونه که قرنها درهند وسایر مستعمرات ارباب بودند وبومیان آنها را ؛ صاحب؛ صدا میکردند !  آنها از سیل اقشار بیسواد وافسار گسیخته بیخبر بودند  واز تصورات  ذهنی بیمار گونه این جماعت  مارا نیز تحقیر میکنند .
امروز ما به همان دوران ساموراییها ومهاراجه ها رسیده ایم  حال باید نوکری کنیم  ودرکجا درکمین یک سایه ویا  یک آرا مش ؟.

آزادی بی حساب  بی درو پیکر  آزادی که در زیر دوربین های ذره بین دار  وجود دارد  شادی وخوشحالی کاذبی را بمردم این زمانه داده است  مانند یک خیال ویک اوهام مانند یک معتاد  نه ! این آزادی فریبی بیش نیست .
امروز همه جا صحبت درباراه آزادی است  ومیل دارند آنرا درون سینی نقره به هریک هدیه بدهند  آنها زندگی را ودردهایش را  از یاد برده ویا ابدا به آن نزدیک نشده اند  آزادی مطلق وجود ندارد تنها یک آزادی هست وآن روح میباشد که باید از هرچه رنگ تعلق میگیرد آزاد باشد .

آزادی مطلق  برای روح زیان دارد وبیماری میاورد ! همچنانکه  از طبقه دهم هتل شیرجه به درون استخر میپرند وگاهی جانشانرا نی دراین راه ازدست میدهند این نامش آزادی نیست بلبشو وهیاهو وبی مسئولیتی است .
چه کسی دراین دنیا آزاد است ؟  وچه کسی در جمهوری من درآر ی شما روی آسایش دیده است  آزادی اراذل واوباش  شما که بهترین ونخبه ترین مردان مارا کشتید  وخفه کردید  وامروز  جز حیالبافی کاری ندارید انجام دهید  یعنی اینکه کاری از شما بر نمیاید  وبه زودی افکارتان د از کار افتاده واز خیال بافی هم عاجز خواهید بود .پایان 
ای برتو تابیده  از خورشید ،
ای خفته درآغوش خاکستر 
ای پیکرت محرم تراز هر  پیرهنم با ما 
وقتی که آیات سیاه گیسوان تو 
بر سینه من نقش میبندد 
وقتی که تن را بر صلیب بازوان تو 
میکو.بم وتقدیر میخندد 
حسی مرا  دور از تو  سوی خویش میخواند 
حسی  که دشمن میشمارد  دوستدارانت را .     ؛نادر نادر پور شاد روان ا زهمان دفتر !؛
ثریا ایرانمنش « لب پرچین » اسپانیا . یکشنبه ۱۴ جولای ۲۰۱۹ میلادی برابر با ۲۳ تیرماه ۱۳۹۸ خورشیدی !.
---------------
چند روزی اینترنت نداشتم همه چیز بهم ریخته بود حال جعبه تازه \امده هنوز هیچ چیز جای خودش نیست !ث