دوشنبه، تیر ۱۰، ۱۳۹۸

بازار خود فروشان

« لب پرچین » ثریا ایرانمنش . اسپانیا !
-----------------------------------------------
زندگی زیباست ! زیباتر از همه دورانی که ماداشتیم ! امروزتنها چیزی که درایران اسلامی کم بود خود فروشی ( مردان ودادن سرویس سکس ) به زنان بیوه / پولدار  با صیغه یک ساعته یا چند ساعته گاهی هم   با پورشه درخیابانها  وپارکها با دادن میلونها تومان  خودرا برای یکساعت یا چند ساعت در اختیار زنان ثروتمند میگذارند ! این خبری بود که امروز من در تیتر خبرها خواند م !
وخیلی هم از طریق  پیامها واینرنت مشغول این کار پر زحمت وملال آور هستند ! 
ودراین مورد نیز بیشرفت ما بر غرب  پیشی گرفت تنها غنی کردن اورانیوم وحجاب نیست دراین کار نیز برد با ماست وبه خود کفایی رسیدیم هم در تولید اونبو ه سازی ( آخوند ) وهم درهزاران مورد نظیر نمونه بالا .
مهم نیست پسرکی که پای مصنوعی میخواهد وخاتوداه اش قدرت مالی ندارند مهم این است که زنان نو کیسه وتازه به دوران رسیده ونواده های قلعه شهر نو هنوز خون مادرانشان وپدرانشان در رگهایشان میجوشد وحال با صرف هزینه  حتی سکه های پنج  وده پهلوی سکس را دربازار آزاد میخرند !وما؟ کجانشسنه ایم ؟ وبه چه میاندیشیم درزمان گذشته از این خبرها نبود اگر هم بود چنان پنهانی بود که گوش تا بینی خبردار نمیشد !
واین نتیجه اسلامی ناب محمدی است که حضرت فیل برایمان آوردند .
همه جای دنیا همین است من کمی امل وعقب افتاده هستم  مگر درلابی هتلهای بزرگ لندن کم زنان مسن ومردان جوان درانتظا رمشتری نشسته اند وتنها یک کلام میتوانند بنویسند ( آی  ام فری ) من ازاد هستم  اما خانم همسر یک افسر فراری میباشند ! و آق پسر مربی یک مدرسه پسانه یا دخترانه !!!
 پسران من صبح وشب نه خواب دارند ونه بیدار ی ونه میدانند تعطیلات چیست یکی مرتب روی هواست ودیگری روی زمین مشغول کار بردگی وهیچگاه هم نخواست که ازآن آلت اضافی استفاده کند  ودخترانم شب وروز در زحمت وبار کشی در زیر آفتاب چهل ودو درجه  باید راهی طولانیرا به پیمایند تا به دفترشان برسند تنها پانزده روز مرخصی در سال دارند وما ؟ ......بقول یک گنده لات قاچاقچی که صاحب یک بیمارستان دراین شهر بود  میگفت ؛ کار مال خر است  باید از فکر وجاهای دیگر پولدار شد !!!! او خود دلال محبت وخانه های مرفه با زنان گوناگون برای اهالی سفارت داشت ودستی نیز درقاچاق خیلی از مسائل  بیمارستان برایش یک پوشش بود !!!
شبها از سر وصدای جشنهای بی معنا خواب از چشمانمان میگریزد ودورا اطاقها میچرخیم تا جایی را بیابیم هم خنک باشد .هم بی سرو صدا دراین میان  زباله بران نیز اعتصاب کرده اند وهفته هاست که کیسه های زباله یا درکنار خودما ویا درکنا رخیابان افتاده اند تنها شیشه ها  را میبرند ومقواهارا تا دوباره باز سازی کرده درون قفسه ها  را پر کنند !!
ما کجا هستیم ؟ 
امروز مجبور شدم دفتر م کارم یعنی اطاقی را که درآن به راحتی کار میکردم ترک کنم وهمه چیزهارا باین اطاق نشیمن بیاورم برای انکه اینترنیت همه جا نمیرسد !؟ ماهی هشتاد یور روی هوا میرود  بی آنکه حتی یکبار تلفن خانه زنگ بزند ویا من بتوانم به جایی تلفن کنم ! تنها باد  هواست ! زندگی زیباست خیلی هم زیباست باید آنرا دودستی نگاه داشت  و نظاره گر بازار خود فروشان شد !!!! .
عبادت هم زیباست اما باید زیر یک نقاب ریا پنهان باشد .
شاهد انواع دروغهای بزرگ وکوچک بودیم  وهستیم  انواع مختلفی که به هم وبه ما وعده میدهند  ایده آلیسم دروغی / مسیحیت دروعی / مسلمانی دروغی تنهادرماندگان وفرو مایه گانند که گمان میبرند دستی از عیب به انها کمک میرساند /وبس  بشردوستی دورغین  وبرای اینکه کسی فریب بخورد  باید خودش دراین کار تعمدی داشته باشد .
در زندگی دورانی فرا میرسد که باید  جرات بی انصاف بودن را داشت  جرات آنرا داشت  که همه تحسین واحترامیرا که بتو میگذارند به دور بریزی  وانچهرا نیز اندوخته ای نیز به زباله دانی قرن بفرستی وخودترا نیز دلیلت کنی ومنکر وجود خودت باشی  .
امروز چنان درانبوده ریا کاریها ودروغها غرق شده ایم که داریم خفه میشویم  وعده ای  از دروغها وحماقت های مارا بخورد خودمان میدهند  کمی هم چاشنی وجود  خودشانرا به آن میزنند  انبوه حماقت ها   وحقارتها . پایان 
ثریا  ایرانمنش « لب پرچین » اسپانیا / اول ژولای ۲۰۱۹ میلادی دهم تیر ماه ۱۳۹۸ خورشیدی !!