ثریا /اسپانیا
سهراب اخوان هم به رفتگان پیوست گویا دچار بیماری قرن یعنی سرطان بود ومبارزه با آن بیفایده است تنها چند صباحی به امید میگذرانیم وسپس راهی دیار نیستی میشویم .
سهراب را دراینجا در جنوب اسپانیا با همسرش مژده وتنها پسرش امیر علی که سه ساله بود دیدم با ضیا آتابای که آنروزها نمیدانستم فامیل او چیست .
مژده دختری جوان بود ودر میان همسن وسالهای های خود تنها خوشحالیش این بود که سهراب اخوان را به تور زد وهمسرش شد /نه همسر خوبی برای سهراب نبود اینجا سکوی پرتاب بود واکثر ابرانیان به سفارت امریکا در شهر سویل برای گرفتن ویزا در خط نوبت بودند عده ای نیز در قرعه کش ها نام نویسی کرده شاید برنده کارت سبز!!شوند میعاد وآرزوی آنها امریکا بود دراین سر زمین برای ما خارجیان کار سخت یافت میشپد با هر مدرک تحصیلی که داشته باشیم مارا خیلی کم انتخاب میکنند اول اسپانیایی /سپس کشورهای لاتین/وبعد کشورهای عضو کومون اروپا /دست آخر با هزار منت با حد اقل حقوق مارا میپذیرند وگاهی ماهها فراموش میکنند تا حقوق مارا به حسا ب یزیزند ؟! ویا بکلی در ب بنگاه را میبندند واعلان ورشکستگی کرده حقوق ده سال یک کارمند نیز بباد میرود چند ماهی حقوق بیکاری وسپس کارهای پیش پا افتاده برای بیزنس های شخصی نیز آنقدر سنگ جلوی پایمان میگذارند وآنقدر کاغذ ومدرک میخواهند تا فراموش کنی چه کاری را میخواستی شروع کنی اما کشورهای اروپایی برای بساز وبفروش وبکار گرفتن مردم بومی ومحلی ویا آوارگانی نظیر ما کارشان آسان است .
سهراب دراین مدت خیلی زجر کشید همسرش از او جدا شد وخودش سر. انجام به امریکا رسید دوستانی داشت اورا تنها نکذاشتند وبقول خودش کمر اورا گرفتند واو دستهایش را بکار انداخت چند بار اورا در تلویزیون اندیشه دیدم
ویکی دوبار مصاحبه اورا با شهرام همایون بهر روی خودش را نجات داد وآخرین شب اقامتش در خانه ما دلمه کلم خواست که برایش پختم ودیگر خبری از او ندااشتم تا امروز خبر. فوت اورا از پرویز کاردان شنیدم بیژن سمندر مسعود صدر وآخرین سهراب اخوان .
آیا هنوز کسی جای مانده تا قطار بعدی ؟.........
روانش شاد
ثریا ایرانمنش (لب پرچین )!
اسپانیا ۳۱ژانویه ۲۰۱۹ میلادی!