شنبه، مهر ۲۸، ۱۳۹۷

بسوزان

هوا بس دلگیر وتاریک وبارانی است ،
خانه دل منهم دلگیر وبارانی است  بیاد این ترانه شادروان  عبداله  الفت افتادم که بانو  سیمین غانم با چه استادی کامل آنرا خواند وشادروان  تجویدی بر روی آن آهنگی گذاشت که بیشتر به یک سنفونی شباهت داشت .آواز آنرا شجریان که در آن زمان زیر نام ”سیاوش ” میخواند با اشعار دلپذیری از حافظ در بر نامه گلها اجرا کردند ’
گلهای رنگارنگ /برگ سبز / گلهای صحرایی/تکنوازان /  همنوازان به کجا رفتند واین زحمات چندین ساله این هنر مندان چگونه بر باد شد وجایش را کلاغان سیه پوش گرفتند با هزار ترفند وریا ؟؟؟؟؟

بسوزان ،بسوزان ،شعرهایم را بسوزان 
بر گ برگ خاطراتم را بسوزان 

در سکوت بی سر انجام بیابان 
آتشی از استخوانم بر فروزان 

در میان بوته های خشک بیجان 
در غبار آسمان گرد بیابان ،بسوزان 
شعرهایم را بسوزان ،برگ برگ خاطراتم را بسوزان 

تا نماند دیگر از من یادگاری 
در خزانی یا بهاری 
بسوزان 
تا نماند قصه ای از آشنایی 
تا شود خاموش فریاد جدایی
بسوزان ،بسوزان 
...............
وصیت منهم به باز ماندکانم همین است .بسوزانید آن همه دفتر را وآنچه وجود مرا اعلام میداشت  بگذارید با خاکستر من یکی شده بسوی عرش نا متناهی برویم ما خسته ایم از زمین واز زمان .ثریا / /اسپانیا