چهارشنبه، مهر ۰۴، ۱۳۹۷

عبادیون

ثریا ایرانمنش » لب پرچین « اسپانیا !

 از زمانیکه دنیای سیاست دردست  های زنان افناد دنیا دچار آشوب وبلبشو شد !  زنانی که هرلحظه هورمونهای آنها جا بجا میشود وشاید درطی دوران ماه یک یا دوهفته عادی باشند ! ومردان با خودشان سرگرمند  گویا به آنها نیز استروژن زنانه تزریق کرده اند !!!  تنها به دنبال جمع آوری طلا وقما ر وبازی های دیگر که بما مربوط نیست ! 
دنیا دچار آشوب است ،  دچار بی نظمی وبی ثباتی است ، سر زمین  ما هم دردست حضرت اعلی میباشد وایشان باید تصمیم بگیرند که آیا یک ایرانی باقی بماند ویا نسلشان از بین برود . دراین بین » شیرین خانم عوبادی » که جایزه صلح نوبل را یدک میکشند  از دوردستها دستی بر آتش دارند و هرکجا خبری شد ایشان انگشت خود را بالا میبرند که ما هم هستیم اما دستشان در تمام کاسه میچرخد  ، ایشان از همان قوم بنی الهی های میباشند که قرار است روزی بر  سر زمین ایران حاکم شدوند .

به راستی مردان کجا هستند ؟ چرا خاموشند ؟ زنان شلوار پوشیده  با یک قدرت پوشالی تنها مشتهایشانرا گره میکنند تا النگوها وجواهرا خودرا  به نمایش بگذارند ؛ زن هستند دیگر !!!وگاهی هم مردانی   حاکمد که ....بهتر است چیز ی دراین باره ننویسم که خود  بخوان از این اشارتها ! مادر خودرا بعنوان همسر یدک میکشند !!!

دنیا روی پایه هایش دارد میلرزد  ودچار پریشانی است ، و دچار اغتشاش  دیگر فصلها هم گم شده اند . خدا وحقیقت نیز هر د و در هر چهره ای جداگانه  پنهانند . ما هم عادی شده ایم یعنی عادت کزده ایم بنی آدم بنی عادت است .

مردان پشت به تجربه های دین واجداد ی خود کرده اند  همه چیز مرده  گاهی خدار ا نیز انکا رمیکنند ،  نام های تازه ای باو میدهند  کفر والحاد نام تازه خدا میشود  دروغ وریا  وخدعه  نام تازه حقیقت ر ا برخود میگذا رد .

اهریمن  وابلیس  ، نام تازه خداوند است .

واین زنانند که هنوز نماز میخوانند ؛، وهنوز به حجله میروند درانتظار مردی !  ویا ضد ونقیض ها واین  تضادها  دنیای ما را وجود آورده است و فراموش کرده دایم که دیگر غذا نیست ، از هیچ زمینی گندم نمیروید و هر چه میخوریم شبه غذا و ساخت کارخانه ها وآزمایشگاهها ست .وبقول شاعر بشر کم کم به غار بر میگردد .
هم اکنون غارهای را ساخته اند و آماده   وحال ما درپی آن خدایی هستیم که روز رستاخیز را  بر پا میکند  نه  رستاخیزی از مردگان  ،   بلکه ین زندگی است که باید د.وباره ازنو یک رستاخیز بر پا کند .

 مردا ن کجا هستند ؟  درکلوپهای شبانه ویا دورمیزهای رولت ویا سرگرم تغذیه بینی واحساسانت دروغین  خود . اگر  همه اندیشه هارا ،  اندیشه های پاک ونوین را  درهم جمع نمایند  ، اگر  همه تجربیات گذشته را  وآنچه را که میافریدند  به هم بیامیزند  شاید از مخلوط کردن آنها  دوباره مردانی برخیزند  .چهره واقعی خودرا نشان دهند .
نه زنی مانند شیرین خانم که باید درافسانه های نظامی گنجوی بخوابد ودرانتظار فرهادش باشد . 

دیگر  نا امید شدم از همه ، حال باید به دنبال قصه های خنده داری بروم تا دیگران را  بخندانم . دنیا حوصله این گفتگوها را ندارد. ث
پایان 
ثریا ایرانمنش » لب پرچین « اسپانیا . 26 / 09 / 2018 میلادی  برابر با 4 مهر ماه 1397 خورشیدی !