ثریا اسپانیا / گ لب پرچین «
-----------------------------
امروز صبح مصاحبه ای را که چندی پیش حضرت ولایتعهدی با تلویزیون صدای امریکا وخط قر مز آن انجام داده بودند با دقت تمام گوش دادم ، اولین باز بود که تمام مطالب را یک بیک در ذهن خود تجزیه وتحیلیل میکردم و دست آخر گفتم ، هزار آفرین ، عالی بود خوب سر جویبار را به سوراخ موریانه ها بر گردانده وآب را جاری ساختی ، اما کو رو ؟ باز هم نشستی تازه وگفتمانی تازه اما بیمزه گویا کنسرتی هم بود که آن خواننده همیشه فداکار به خاندان پهلوی نیز درآن شرکت کرده بود .
این اولین باز نیست که خوانندگان وشاعران ما به ولینعمت خود خیانت میکنند وآخرین باز هم نخواهد بود ، بانو الهه مرحوم میخواند "
خوشا ، خوشا ؛ ؛ شهریا رما
خوشا خوشا شادی روزگار ما
اما سر از فرقه مجاهدین درآورد و پسرانش نیز .
صفحه خبرهای گویا هم نیمی از سفیدی صفحاترا به عکسهای تکراری گذشته میدهد ، عکسی دیدم از بانو ی اول ایران وبانوی اول امریکا در اولین سفر ایشان به امریکا ! در زمان کندی ، سادگی وبرازندگی وزیبایی ژاکلین حسابی آنهمه جواهر وتاج و پوست را تحت الشعاع قرار داده بود ، چه لزومی داشت برای شام یا اپرا یک تاج نیمنری وآنهمه جواهر بخود بیاویزید مانند درخت کریسمس ؟ یک نیمتاج کوچک بعنوان ملکه کافی بود وچند رشته مروارید ، خوب لابد آنهارا همانجا به امانت میگذارد برای چنین روزهایی ! کسی چه میداند ما سلطان برونور را مسخره میکردیم .
درهمان ناریخ در هشت کانال سر تاسری تلویزیون امریکا برنامه زیر عنوان ( زمانی که دنیا میرود تا قهرمانان را فراموش کند ، ایران میرود تا قهرمانی بساز د، با تیتر بزرگ فرح ) !.
دوستانی داشتم که دانشجو بودند ومرتب عکسهارا برایم میفرستادند، فرح در کیش با بیکنی ، فرح در آبها با لباس غواصی ، فرح درشکار گاه ، فرح روی موتور ، فرح روی اسب ، فرح در پیست اسکی ! فرح روی دوچرخه وفرح درعالیترین وشیک ترین مدلهای لباس اختصاصی وجواهرات مخصوص و .... با خود گفتم قهرمانی یعنی این ، بخور .
ما همه دراین راه بی تجربه بودیم وراه خود نمایی وخود فروشی را نیز نمیدانستیم .بنا براین از خواب که برخاستم چشمانم لبر یز از اشک و گریان بودم .همین ، نه بیشتر . عمرشما ای خبازان و خمیر گیران و نانواهای تازه کار درازباد ، از ما گذشت .
ثریا / اسپانیا / همان روز همان جا !