شنبه، اسفند ۰۵، ۱۳۹۶

مردی با کلاه گیس

تنها آرزویم این است که قبل از موت ، بسوی آن دیار بروم وآن مرد را با کلاه گیس سیاهش از پشت میز بیرون بکشم ومشت محکمی بر دهانش بکوبم  و عکس آن لعنتی را نیز از جلوی رویش بردارم و درون  چاه فاضل آب بیاندازم .
افسوس که ین کار عملی نیست ومرا به دادگاه میبرند ، 
مردک زوار دررفته  بیمار روانی ، تریاکی خمار آلوده  ، این مصدق شما چه تاجی بر سر ملت ایران گذاشت که شمارااینهمه قربانی خود کرد ؟ او درهمان سالی که شاهنشاه را به رم فرستاد نوچه اش فاطمی رفت سر چهارراه اعلام جمهوری کرد ومیخواستند همین ملاهارا بر سر ما سوار کنند او نوکر دست بسینه و خریده شده و غلام حلقه بگوش دوت فخیمه بود ، قرارداد نفت نیز تمام شده وحال نفت را مثلا بما پس داددند تا بشکل دیگری دوباره  صاحب آن شوند  ، این مردک پفیوز بود که کودتا کرد  ، با کمک توده ای بدبخت منفور چرسی وبنگی مثلا روشنفکر . 

من مدعی زنده وحی وحاضر بودم ، خانه ما درست روبروی مجلس شورای ملی قرار داشت جمال امامی بخانه ما رفت وآمد میکرد ، من باهمه بچگی ونادانیم میدانستم اگر شاه برود همین یک ذره آزادی که داریم از دست خواهیم داد دوباره من مجبورم با چادر ونوکر بمدرسه بروم !  دکتر بقایی کرمانی از بستگان ما بود که از این پیر مرد جدا شد  ، به زندان رفت وسپس ناگهانی مرد .

این او بود که کودتا کرد واگر امریکا ودوستان شاه بموقع نجنیبده بودند ما ازهمان سال زیر  حکومت خر دجال  جان میدادیم واین شیره ای ها برایمان روضه میخواندند 
عده ی شاه را دوست نداشتند  ، حزب توده راهم دوست نداشتند  یا آنهارا راه نمیداد درنتیجه چسپیدند باین   مرد بیشتر این افراد خائن هم از افسران جزء ومعتاد بودند در خود ارتش نیز چند افسر به حزب توده گروید که بعضی هارا اعدام کردند مانند ( سرگرد عطارد) وعده ای مسشمول بخشش شدند درصورت توبه کردن .

اینهمه جنایتی  که امروز درئایران به دست ملاها بر سر ملت بدبخت  آمده همه زیر سر شما گرسنگان وشکم بارگان ومعتادان است حقوق کارمندی کفاف نمیکرد جرئت دزدی هم نداشتید  مواد هم لازم بود تا شما را کیفور کند بنا براین علم دشمنی را برداشتید وشاهی که مملکترا داشت به اوج میرساند به آن صورت زشت از خانه بیرون راندیدحال  خوب الهی شکر همه درخارج صاحب خانه های بزرگ اعیانی شده اید وبا کمک نوکران مذهبی موادتان نیزمیرسد گاهی نقی میزنید ومیروید اما نمیدانید که چه آتشی در سینه ما روشن میسازید . 

 شما بت پرستید واحتیاج به بت دارید حال آن پیر مرد مفنگی مذهبی نشد این یکی بت شده است .
شما وطن فروشید وخائن چرا که مصدق نیز وطن فروش بود و خائن پس مانده قاجاریه معلوم است که از قماشی میباشند  اجدادش برای چند سکه طلا نیمی از کشوررا میفروختند وملکم میرزاه درواقع حکومت میکرد یک ارمنی ا/ انگلیسی که مامور بود شما احتیاج دارید به کسی بند شوید  تا بزرگ جلوه کنید معلومات شما همه درون کتابهاست منهم اگر کتابهایم را  بازکنم و ازروی آنها رونویسی کرده جلوی دوربین کامپیوترم  بنشینم و شعر ور بگویم از شما بیشتر میدانم چرا که من ... تاریخ زنده هستم .

من با توده ای ها زیسته ام  راه و روش آنهارا دیده ام ، همسر یکی از معروفترین آنها بودم که خوشبختانه بیشتر ازیکسا ل زندگی ما دوام نیاورد واو دوباره به خانه همیشگی اش یعنی زندان رفت  ،  دوستانی که بخانه ما میامدند  اعم از  هنر پیشه ، هنرمند ، شاعر ، نویسنده ، نقاش ومترجم  /  چیزها ی زیادی میدانم  که سکوت کرده ام ویا دردفترچه هایم نوشته ام  دیگر لزومی نمیبینم که این چاه متعفن را بهم بزنم ، 

میل نداشتم با این لحن بنویسم اما  این کچل کلاه گیسی با آن ابروان سیاه رنگ و خضاب شده با آن دستهای بزرگ استخوانی که انسانرا بیاد عزراییل میاندازد  امروز دیگر مرا کلافه کرده است .

امروز مردان بزرگی  ازمیان ما رفته اند واین زباله ها مانند کلاغها روی درختان بدون  برگ  جای خالی پیدا کرده و غارغار میکنند ، بهار با تمام زیبایش از خانه ما رفت وبجایش زمستانی تاریک وسیاه برجای گذاشت زمستانی در ردیف همان برفهای قطب شمال و سیبریه که عده ای ازاین آقایان وبانوان چند صباحی درآنجا به نوکری وباربری وبردگی مشغول بودند چرا که ایران و شاه را دوست نداشتند سبیلهای استالین لطف دیگری داشت .
ننگ ونفرین برشما اعم از مجاهدین ، توده ای ، خلقی ، جدایی طلبها ومصدق الهی ها  واقعا ننگ و نفرین  ابدی بر شما که خانه مارا ویران ساختید. پایان 
ثریا / اسپانیا / شنبه / 24 فوریه 2018 میلادی .