هفته ها بود که خبرها ی سر سری تی / وی /ما گفت "
یک نفتکش درآبهای فلان دارد میسوزد ( خبر همین بود ) نه بیشتر نفتکش ایرانی بود در اقیانوس هند نزدیک چین ، صدا از صدا برنخاست همه درگیر اعتراضات !!! عمومی بودند وعده ای نیز خوشحال که انقلابی درپیش است واز همین روزها ست که وارث تاج وتخت وامپراطوری ایران وارد خواهد شد !!!!نمیدانستند که که قصه دیو سپید وهفت کوتوله چگونه پایان میگیرد ؟
تازه دو روز است که دولت جمهوری اسلامی اعلام داشته که بعله یک کشتی نفتکش متعلق به ما با سی وشش خدمه درآتش سوخت کشتی هم به زیر آب فرو رفت ، » علت را هنوز نگفته اند « ملت عزا دارو همیشه در صحنه حسینی هم برخاستند ای وای تسلیتها شروع شد آش نذری حلوا پزون سه روز عزای عموی ( نیست که آن ملت کم عزا میگیرد ) آنهم لابد خانواده های آن خدمه بیچاره فشار آوردند تا خبر اعلام شد .
شما کجایید ؟ همه چشم به دهان بلبل شیرین بیان آمریکا دوخته بودند که جمع بندی همه را گوه وکثافت میخواند ومردم م بیکار به دنبال شعار ها ، کی بفکر آن نفت کش بود که دودش تا آسمان هفتم هم رفت نه از کمک کنندگان خارجی ونه داخلی هیچکس نبود آتش شعله میکشید وجان آن مردان را کباب میکرد وسپس به قعر اقیانوس فرو رفت چرایش را کسی نمیداند تنها از ما بزرگتر ها اجازه دارند درباره اش حرف بزنند حال فضای مجازی سیاه پوش شده است !!!.
سرو صدا ها خوابید اعتراضها تمام شدند انقلابی درراه نبود عده ای برخاستند تا دشمنان را شناسایی کرده از سوراخها بیرون بکشند وآنهارا تک تکه کنند مگر نعیلن ملا با آنهمه چسپندگی باین زودیها از زمین کنده میشود ؟ تازه اپوزسیون زوار دررفته بین خودشان مرافعه دارند یکی جمهوری سکولار میخواهد دیگری شاه را میخواهد سومی مصدق را میخواهد چهارمی خودش میخواهد ریاست را به دست بگیرد پنجمی دارد گریه میکند که ای وای بیچاره شدم چهل سال رنج و غصه کشیدم وخوردم حال هیچ ندارم ........
آقای ترامپ هم درفکر این است که معامله چقدر سود میدهد فرانسه با بستن قراردا نفتی شرکت توتال از مخالفین سرسخت تغییر این رژیم است .....خوب عربهای عربستان ذوق کنان درب های استادیوم هارا باز کردند تا زنان سیه پوش وارد استادیوم ها شوند راهی را که محمد رضا شاه شصت سال پیش طی کرد آنها میروند .
البته دیگر بما مربوط نمیشود تنها دلمان برای جان از دست رفتگان وجوانانیکه هیچ آینده ای ندارند میسوزد وآن خاکی که ما ازگل آن برخاستیم گاهی پشت مارا بخارش وا میدارد .
من یا ما چکاره ایم دنیا دارد روی یک پاشنه میچرخد همه جا دزدها پولهارابرمیدارند وفرار میکنند اگر آنهارا گیر آوردند دزد دیگری آنهارا میگیرد ودر میرود درغیر اینصورت سوییس همچنان صندوقهایش لبریز از طلا وسکه است وبعضی از جاهای نیر درب هارا به روی دزدزان باز گذاشته اند اما امانت داران خوی نیستند موقع پسس دادن طرف ا از بین میبرند درست مانند فیلم های وسترن اسپاگتی .
بقول رفقا ما بریم شعرمان را بخوانیم تا کمی دل گرفته مان باز شود .
تاکی ببزم شوق غمت جا کند کسی ؟
خون را بجای باده به مینا کند کسی
تا مرغ دل پرید گرفتار دام شد
صیاد کی گذاشت که پرواز کند کسی .........» قصاب کاشی « ؟! شاید !
من شاید تنها کسی باشم که همیشه مخالف آن مردک دیوانه نویسنده عوضی وهمو سکسوئل " صادق هدایت " باشم دیوانگیهای مخصوص خودش را داشت چند سفر درفرانسه بود حال میل داشت ایران با آن فرهنگ زوار دررفته وشلوار پیژامه وتریاک ولم دادن وحال کردن ، بشود فرانسه ، البته نوشته هایش چندان بد نبودند اما خودش دیوانه ای بود ، میگویند شش عدد شیشه کوچک حاوی » منی « خودش را روی طاقچه اطاقش گذاشته بود وبه همه نام پسر داده بود وبه دوستانش میگفت انها فرزندان منند از نوع این نویسندگان پیشرو ما زیاد داشتیم که با یکی دو ماه یا سال درفرنگ ایران برایشان زیادی عقب افتاده بود اما آنها هم از تاریخ ایران وهم از تاریخ آن سرزمینها بیخبر بودند . یکشبه میخواستند ایرانرا فرانسه یا المان کنند نمیشد آقاجان نمیشد با این آدمها غیر ممکن است که بشود ایران حتی ایران شود تنها خوب شعار میدهیم خوب آواز میخوانیم وخوب نمایش میدهیم ودست آخر خوب خودرا میفروشیم .همین . پایان
ثریا ایرانمنش » لب پرچین « اسپانیا / 15/01/208 میلادی /....