روز گذشته ملایی را مانند یک جغد پروار پشت میکروفون دیدم که داشت برای جوانان ومشتی مردم عامی سخن میراند :
در کنسرتها ، چون موسیقی انسانرا به هیجان میاورد واین هیجان بسیار گناه دارد و جای آن فرد درجهنم است ، درورزش هم این همه هیجان رذالت است !!! ودیگری داشت درباره بکارت دختران بهشتی حرف میزد که با هر آمیزشی دختران دوباره باکره میشوند !! کسی نیست بپرسد مردک دیوانه شعورتان کجا رفته شما جهنم را درهمین دنیا ساخته اید وبهشتتان درگوشه اطاق وهجره های پرورش " الاغ" وبغل دختران زیر سن قانونی است مگر شما به هیجان نمیا یید؟ آن هیجان گناه ندارد چون شما توانسته اید برگرده مردم سوار شوید وآنهارا از دم تیغ بگذارنید اینهمه واپبسگرایی درمیان مردم ما نتیجه اش همین علم بی معلومات شماست .
مشتاق علیشاهرا برای آن سنگباران کردند که قران را به همراه سازش میخواند واین سیمی که امروز در"تار"جایگزین شده بنام سیم : "مشتاق» ازکارهای اوبود است .
مشتاق دیگری دراصفهان بود بنام " مشتاق اصفهانی" که شعر میسرود وشاعر بود :
" رسمی است کهن که شحنه / هشیار را به جای مست میگیرد / .
در سر زمین بلاخیز وبلا زده ما همیشه این رسم وجود داشته است .
چگونه میتوان یک انسان سالم را از شنیدن موسیقی محروم ساخت ودنیا چرا درمقابل این جنایت ساکت است هر روز وهر ضبح به یک کلوب شبانه ویا به مکانهایی که مرکز جمع شدن جوانان برای شنیدن موسیقی وخواننده محبوبشان رفته اند یورش میبرند وحمام خون راه میاندازند ، چرا با سکس در بهشت مخالتی ندارید ، سکس با پسران نا بالغ ودختران زیر سن قانونی مخالفتی ندارید ، اما از موسیقی وصدای ساز وحشت دارید ؟! موسیقی یک انرژی است آوای پرندگان در لابلای درختان خود یک موسیقی الهی است ، شما حتی بلبلانرا نیز درقفس کردیدویا به آنها سم دادید تا بمیرند وآواز نخوانند .هر حیوانی ، هرجانداری به موسیقی و لذت روح احتیاج دارد ، به آن نیاز دارد درمرغداریها وجایگاه پروروش خوکها وحیوانات همیشه موسیقی پخش میکنند تا آنها گوششتشان لذتبخش تر شود .
وای بر شما ، ووای بر ملتی که زیر ذلت شما دارد جان میدهد وسکوت کرده است یا نادان است ویا منافع او آنقدر زیاد است که مانند خود شما در خلوت ( ان کار دیگررا میکند )! دنیا هروروز رو به ترقی میرود درتمام گوشیهای تلفن موسیقی جایگزین شده است ، اما در مذهب ما کفر است . کفر . وای بر ملتی که شما راهنمایش باشید ، بیخود من از بعضی آدمها میرنجم آنها نیز مانند خودشما از موسیقی وساز وآواز میترسند ، آری میترسند .از شما هم میترسند . واقعا ترسناک هم هستید .موسیقی خوب است درهمان ساز ونقاره وشیپور جنگ ، نه درنوازش سیمهای ظریف سه تار وتار وویلن ویا کلاوسن ها وپیانو ، سنج خوب است که گوش خراش میباشد !.وندای جنگ وخون ریزی را میدهد ، جان شما تشنه خون است . همین .
تصویرها در آینه ها نعره میکشند !
مارا از چهار چوب طلایی رها کنید
ما درجهان خویشتن آزاد بوده ایم
دیوارهای کور کهن ناله میکنند :
مارا چرا به خاک اسارت کشیده اید؟
ما خشتها با خامی خود شاد بودیم !
تک تک ستارگان ، همه با چشمان تر
دامان بادرا به تضرع گرفته اند
که ای باد ! ما ز روز ازل این نبوده ایم
ما اشکهایی از پس فریاد بوده ایم
غافل که باد نیز عنان شکیب خودرا
دیریست کز نهیب غم از دست داده است
گوید که " ما بگوش جهان باد بوده ایم
اینان به ناله آتش دردنهفته را
خاموش میکنند وفراموش میکنند
اما من آن ستاره دورم که آبها
خونابه های چشم مرا نوش میکنند ..........."ن. نادرپور"
واین بود داستان امروز ما !!!
28/07/2016 میلادی /.