سه‌شنبه، خرداد ۱۹، ۱۳۹۴

کو . کو ؟

برای او که در زمان گم شد وراه فنا را میپیماید .

یاد باد آن ماه » خردا د«  که یار من تو بودی
گلبن من ، گلشن من ،  نو بهار من تو بودی
پرده دار من تو بودی ، غمگسار من تو بودی
خواستگار  من تو بودی ،  درکنار من تو بودی ...... تضمین از حیمدی شیرازی
........
کی گمان میبردم  که هم روزی اینچنین  بیچاره گردی؟
.........
 ای ثریا ،  آن مرغ شباهنگم کو ؟
آن نغمه سوزناک آهنگم کو ؟
چه شد آن خنیا گر مست وپرغرور
کجا شد ؟  آن بلبل سخن رانم کو ؟
چرا چنین به تهیدستی آمد بخانه ؟
امید من ، طوطی شکر شکنم کو؟
طبیبانت جواب گفتند  خدارا دور کردی 
کجاست آن زخمه ها ونغمه پرکرشمه ام کو؟
نسیم عشق بر تو تابید و حدیث دل 
بگو که آن عشق پر مکر وفریبم کو 
شنیده ام که مکافات عمل پس میدهی 
اگر چنین است ، پس آن لبان خندانم کو ؟
من آنم که همه عمر در پای تو نشستم 
نشان دلبر کنعان  وبوی پیرهنم کو ؟
فرشته ات خواندم ، همنشین اهرمن شدی
خدایا ، عشقم ، هستیم ، آهوی ختنم کو ؟
......وامروز طوفانی از اشک بر چهره دارم .
ثریا ایرانمنش ، سه شنبه 9.6.2015 میلادی اسپانیا .