یکشنبه، اردیبهشت ۲۱، ۱۳۹۳

خوابم یا بیدارم

زیاران ، کینه هرگز در دل یاران نمیاند/ به روز آب دریا جای قطره باران نمیاند . " بیدل دهلوی"

-----------------------------------------------------------------

میخواهم بخوابم ، بخوابم ، تا خطوط اصلی زندگی را فراموش کنم

وآیه های طویل عشق را که بر دست وپاهایم گره خورده اند

میخواهم بخوابم ، میخواهم فراموش کنم ، گذر خط روشنی ها را

گذر خطوط درختان را درکنار جاده ها

به ناچار باید بیدار بمانم ، تا حرکت حیوانات را بچشم ببینم

به ناچار صدای پای قدمهای دیوانگان را بشمارم

که درطول روزها گام برمیدارند

میخواهم بخوابم ، درآغوش یک شب پر ستاره

به هنگامیکه ماه میدرخشد  ومیداند که راه خودرا درافق

یافته است

میخواهم بخوابم بی آنکه خواب کسی را ببینم که ( میاید)

میل ندارم بنشینم سر سجاده ریا ورویاهای دیوانگی را ببینم

قلبم لبریز از غم است ، آنرا با زلال اشکهایم میشویم

ودرانتظار قطاری هستم که مرا بسوی ابدبت میبرد .

آری . میخواهم بخوابم.........................

یازدهم ماه می / دوهزارو چهارده . روز تولد ده سالگی نوه ام (رایان).

ثریا ایرانمنش / اسپانیا / یکشنبه .

هیچ نظری موجود نیست: