موسیقی وشعر ( فاخر) کلامی بسیار بزرگ وسنگین است وجایگاه والایی دارد به هرنوع شعر سست وبی ا ساسی نمیشود گفت غزل وهر نثری که گویی بین آنرا پاک کرده اند ، نمیتوان نام شعر نو بر آن گذارد ، در گذشته شاعران وترانه سرایان ما از محدوه دل وعشق مجازی ولب یار بیشتر پای بیرون نمیگذاشتند کمتر شاعری به درد اجتماع رسید ، خوشبختانه پس از بانوی شعر پروین اعتصامی شاعره دیگری در میان ملت ایران سر زنده وسر بلند گام برداشته که باید بوجودش بسیار افتخار نمود ، بانو سیمین بهبهانی ، دراین صفحه کوچک ومحدود نمیوانم بیش ار این عقیده ام را بنویسم به هرمطر بی نمیتوان گفت موسیقی دان فاخر زمانی که * فاخر* بر بالای یک صفحه میدرخشد مانند یک چراغ پرنور بیاد بنان بیاد شهناز بیاد تجویدی وخرم وبیاد شجریان بود ، آنها فاخرند به هنرشان ارج وقرب داده اند آنرا بیابانی وخیابانی نکرده اند ودرگوشه هرمحفلی دست به ساز نبرده اند شاعرانی نیز وجود د اشته ودارند که برای مدح گفتن ترانه وغزل وشعر نسرودند آنها دردهای را ، رنجهارا وکمبودهارا بصورت غزل وشعربیان داشتند درعین حال از آن عشق مجازی نیز غافل نبوده اند .کمتر رنگ وانگ سیاسی بخود واشعارشان زده اند شاعر شاعر است موسیقی دان هنرمند است وحرمت آنهارا باید حفظ نماید .
ستاره دیده فرو بست وشب آرمید ، بیا/شراب نور به رگهای شب دوید ،بیا/
زبس نشستم وبه شب حدیث غم گفتم / زغصه رنگ من ورنگ شب پرید ، بیا/
.....واژه ها حرمت دارند وباید به آنها احترام گذاشت .
بنویس ، بنویس بنویس اسطوره پایداری تاریخ ، ای فصل روشن زین روزگاران تاری /
بنویس ، ایثار جان بود غوغای پیر وجوان بود / فرزند وزن خان ومان بود ، از بیش وکم هرچه داری /بنویس پرتا ب سنگی حتا زطفلی به بازی
بنویس زخم کلنگی حتا زپیری به یاری / بنویس کز تن جدا بود آن ترد آن شاخه عاج / با دستبند طلایی با ناخنش نگاری / بنویس از آنان که گفتند یا مرگ یا سر افرازی/ مردانه تا مرگ رفتند ، بنویس بنویس ، آری........
اشعار : بانوی سیمین بهبهانی
ثریا ایرانمنش / اسپانیا / چهارشنبه 2013/11/27 میلادی /ششم آذرماه 1392 شمسی/
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر