میگفت :
ببین در سر زمین مسلمانان همه ثروتمند میباشند خداوند به آنها برکت داده است روی چاههای نفت نشسته اند ، اما غرب همیشه گرسنه است !؟ وبه دنبا ل آب ونان در صحراها میگردد .
گفتم اگر همین غرب وهمین بت پرستان نبودند امروز آن ثروتمندان بزرگوار هنوز درچادرهای سیاه خود نشسته وسوسمار هارا کباب کرده نوش جان میفرمودند .
و آب شوری که از چاه بالا کشیده اند مینوشیدند وبه شغل گله د اری وبچه داری مشغول بودند امروز از برکت سر همین بت پرستان در مستراح های طلایی خود را خالی میکنند ودروان های طلایی کثافت قرون گذشته را میشویند.
همین بت پرستان بودند که انسانهای بزرگی را درتاریخ بوجود آوردند ، از میان آنها اینشتین ، بتهوون ، موزارت ، نویسندگان بزرگی که نام بردن از آنها یک کتاب میشود ، برخاستند ،
چاههای نفت تمام میشوند عمر ثروتمندان بسر خواهد رسید اما بتهوون در اعصار قرون همچنان باقی میماند . تو هیچکدام از این کلماترا نه میشناسی ونه میفهمی دنیای تو روی سکه بنا شده وسق تورا با پول برداشته اند ورد زبانت پول است وپول .
------------
کلمات خاموشند ، کسی جوابی نمیدهد
دریا از هر سو تهی میشود ، من وماهیان کوچکم
به زروق کوچک ویک سفره خالی دعوت شده ایم
ما عفت خودرا زیر نجابت خویش
پنهان گرده ایم
تنهاییم ، تنها
از اعماق دریا ، رویای دیوانه واری را
صید میکنیم
سفرما کوتاه ا ست ، آنرا به آب زلال میسپاریم
وخود به دریا غوطه میخوریم
از دریا برآمدیم وبه دریا میشویم
من همان ماهی کوچک قرمزی هستم که .....
روزی سفره شمارا زینت میداد
ثریا ایرانمنش / اسپانیا / 10/7/2013 میلادی /
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر