سه‌شنبه، دی ۱۲، ۱۳۹۱

سال جدید

تنها سالی یکبار ما میتوانیم از صمیم قلب بخندیم وهرسال یکبار میتوانیم به تماشای معبد بزرگ واتیکان نشسته وبه دعای حضرت پاپ گوش کنیم وتنها سالی یکبار میتوانیم  به تماشای تالار بزرگ وبا عظمت اپرای بزرگ وین بنشینیم وگوشمان وروحمان را نوازش دهیم ودراین فکر باشیم که دردنیا هنوز زیبایهایی وجود دارد که ما میتوانیم نان خشک خودرا با مالیدن به شیشه مربا  مزه وطعم شیرین آنرا زیر زبانمان احساس کنیم ، چقدر جای خوشحالی است که ما میتوانیم درخوشبختی دیگران نیز شریک شویم وبه تماشای "لژ" های از پیش خریداری شده  که درآن« بانوان " عرب و" عجم "  درکنار مردان بزرگ با جواهرات خیره کننده خود به نشسته اند بی آنکه حتی یک نت را بدانند.

سالهای سال است که درآرزوی نزدیک بودن به تالار اپرای وین میسوزم وآرزو دارم یکروز در میان برفهای کوهستانی وتپه های سر سبز آن وهوای لطیف وآوای موسیقی نام آوران که از هر سو بگوش میرسد گام بردارم .

اینجا بقیه سال را باید رختشورها را با تخته رختشویی شان تحمل کنم وتنها سالی یکبار میتوانم خستگی خشم آلودی را که یکسال بر روح من سنگینی میکرد از خود دورسازم  وسپس برگردم به همان وضع سابق به عادی ترین گفتگوها ، مصیبت ها ، بدهکاریها وطلبکاری ها ودرکنار مردمی که تقریبا همیشه مانند یک گله با سرخوردگیهایشان ورنجهایشان میسازند.

آوازها وسرودها وآهنگهای سر زمین " ژرمن " استوارتراست بی آنکه هیچ تکه ای درهم بشکند یک نفس میتوان به دنبالشان دوید ، برای لحظه ای اندک این شادی دردلم نشست که دنیا هنوز هم میتواند زیبا باشد ، دفترچه ام را ورق میزنم لبریز ازتلخکامیها ودردهایی است که برای خود وبرای دیگران وبخاطر  دیگران بر شانه ام سنگینی میکند و...چه اهمیتی دارد تا به کسانی که از کنارم عبور میکنند ، دست دراز کنم وبگویم : سال نو مبارک بهمراه یک لبخند ودرنهان به دلهایی میاندیشم که هنوز درسینه جوان آنها میطپد زندانیان بی زندان ! وآزاد مردان وزنان بی حضور آزادی مطلق وگوش دادن به جفنگهای حق وعدالت ! چرا که درعمل قدرتی ندارند تنها میل دارند که حقوق خودرا بشناسند وبرایش جنگ کنند .

آری " او" پس از سه روز زنده شد حال باید باورش داشت وسپس از نو متولد شد میتوان چهره اورا درصورت وپیکر تمام کودکان دنیا دید . باید کودکانرا دوست داشت .

ثریا/ اسپانیا/ سه شنبه / 1/1/2013

 

هیچ نظری موجود نیست: