یکشنبه، تیر ۱۸، ۱۳۹۱

مسئله دار

زین همرهان سست عنان دلم گرفت/شیرخدا ورستم دستانم آرزوست

جانم ملول گشت از فرعون وظلم او /آن نور دست موسی عمرانم آرزوست

دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر

کز دیو ودد ملولم وانسانم آرزوست

گفتم که یافت می نشود گشته ایم ما/ گفت آنکه یافت می نشو آنم آرزوست

------------------مولانا جلاالدین رومی

این روزها واژه تازه ای وارد دنیای زبان ما شده وان ( مسئله دار) است ،  همه چیز وهمه کس ناگهان مسئله دار میشوند واین واژه بیشتر از زخم خنجر دردل من مینشیند.

درکدام جبر وریاضیات ومثللثات این مسئله را کشف کرده اند که از حل آن عاجزند؟

آنروزها که من پای باین سر زمین گذاشتم تقریبا همه چیز بکر ودست نخورده بود ، ناگهان سر وکله همه اینجا پیدا شد کسانی که من هنوز باور ندارم که خون پاک ایرانی درآنها ودررگهای آنها جریان داشته باشد.

عراقی ، کویتی ، بحرینی ، اهوازی و و و و و زنکی نیز بچه به بغل  با نعلین هایش که همسر یک مجری تلویزیون سابق بود ،از این دکان به آن دکان واز این رستوران به آن پاتوق میرفت ومیگفت :

فلانی مسئله دار است ، روزی از او پرسیدم مگر تو همه اهالی این شهررا میشناسی ؟ بعلاوه این مسئله معنای آن چیست ؟

بعد ها فهمیدم این برچسبی است که یا فرمایشی یا دستوری یا به دلخواه بر دامن هرکس که میل داشته باشند میچسپانند ومیگویند :

فلانی مسئله دار است !!!! ودیگر تمام ، عمر وزندگی وآینده همه آن فرد بدبخت زیر این یک واژه نامفهموم فنا میشود..

نمیدانم ، شاید در آینده  خیلی دور باستان شناسان درحفاری ها خود چیزی بیابند که نشان ( انسان بودن ) زندگان این زمانه است ، به درستی نمیدانم .

قرن ها گذشته وهنوز ما درپی این گمشده " انسان" دیار به دیار میگردیم میگردیم میگردیم با چراغ وبی چراغ اما هیچگاه این گمشده را پیدا نخواهیم کرد. نه ، محال است آنرا درروی زمین ودردنیای امروز بیابیم .

                                               ثریا/ اسپانیا/ یکشنبه

 

هیچ نظری موجود نیست: