شنبه، فروردین ۱۳، ۱۳۹۰

آوای ملکوتی

مخوان ز دیرم به کعبه ، ای زاهد/ که رفته زکلف دل من آنجا

به ناله مطرب ، به عشوه ساقی / بخنده ساغر ، به گریه مینا

به عقل نازی ای زاهد سالوس / برو گر چه نمیخیزد زسعی بیجا

یک نکته خرد ، کمی دانش وعقل /درسرت اگر بود رسی به دریا

همین نه من که درآرزوی اویم / به کعبه مومن ، به دیر ترسا

----------------------------------------------------

گوشی را روی گوشم میگذارم وساعتها می نشینم تا به صدای

آسمانی او گوش دهم ، گویی خداوند گلوی اورا بوسیده است

صدای او در من همچو یک شراب هزار ساله نشت میکند

ومانند خون دررگهایم میجوشد ، بیشترا زکسانیکه از راه تکنیک

وتدوری موسیقی را میشناسند وبه آن میبالند وبی هیچ تاثیری

از کنارآن میگذرند رگهای من به لرزش درمیایند.

او انسان بزرگی است اوقهرمان رویاهای پیچیده درهم من است

انسانی درست کردار که توانست برای فرجام هنر خود راه خوبی

پیدا کند  راهی شایسته شان یک انسان بزرگ ، مطمئن هستم که او

به یک زندگی خوب و سالم ادامه میدهد چنینی آدمی از پیش میداند

که نبرد با مشگلات یعنی چه از روزیکه جهان به وجود آمده هیچ

انسانی زندگی را پیروزمندانه ترک نگفته است همه روزی از پای

در میافتند همه روزی شکست میخوریم واز شکستی به شکست

دیگر او مردانه ایستاد خیلی ها شانس این را ندارند که مانند یک

انسان بزرگ زندگی کرده وبمیرند عده ای بخیال خود زنده اند اما

مانند یک حیوان بیمار خودرا از این سو به آنسو میکشند .

اما او مردانه میایستد او دانست وتوانست .متاسفانه در  جامعه مادی

کنونی ما که درآن زندگی میکنیم خیال میکنند مرگ یعنی مرگ

پوست وگوشت است درحالیکه مرگ واقعی هنگامی رخ میدهد که

عقل وشعور بمیرد ، من سالها با این مردگان به ظاهر زنده زیسته ام

حال امروز او درکسوت خدای من بر باقیمانده رویاهایم  ظاهر

شده است وصدای جادویش مرا زنده میسازدهنوز حافظه ام درباره

موسیقی تیز است وهنوز هیچ خطی آنرا زخمی نکرده وپس از سالها

هنوز نواهایی را که درگذشته مانند یک پیچک بر ساقه وبرگ وریشه

من پیچیده بیاد میاورم از آنهایی نیستم که اگر به یک تالار کنسرت

ویا اپرا پا گذاشتم باد به پره های دماغم بیاندازم وبا نوک انگشتا نم

برای خواننده یا نوازنده کف بزنم  واورا تشویق کنم .

از نوع لژ نشینان هم نیستم روی یک چهار پایه میتوانم ساعتها بنشینم

وبه آواز دلخواهم گوش فرا دهم روزی خم شدم ودست اورا بوسیدم

گویی دست خدارا بوسیدم .

-------------ثریا / اسپانیا/ دوم آپریل دوهزاو یازده میلادی -----

تقدیم به : مائستروی بزرگ آواز ایران ، محمد رضا شجریان بامید

پذیرش.

 

هیچ نظری موجود نیست: