سه‌شنبه، فروردین ۳۰، ۱۳۹۰

رجال بزرگ

آخ ، از این افاده های طبق طبق وابهت های پوشالی پس مانده های

قجر ویا قاجار  زمانیکه آقامحمد خان ( خواجه ) مرد حکومت ایران

به دست فتحعلی خان ریش رسیدکه ریش او چند مترطول داشت ودر

سرش بجای مغز مشتی کاه وروی آن یک کلاه افندی بزرگ بود.

مدت سی وپنج ماه بر ایران حکومت کرد وحکومت او مصادف بود

با ظهور قهرمانی بزرگ مانند ناپلئون بوناپارته دراروپا ، دولت

انگلستان برای حفظ مستعرات خودوبه قدرت رسیدن الکساندر اول

تزار روسیه که خیلی میل داشت دستی به آبهای دریای آزاد برساند

کمک کرد ، وایران ناگزیر دردام دیپلوماسی این دو قرار گرفت .

ناپلئون میخواست که دولت انگلستان را نابود کند ( ایکاش کرده بود)

وبرای هدف خود تصمیم گرفت اول بر پیکر اقتصادی دولت ضربه

بزند ( همان کاری را که امروز درمملکت ما میکنند) وبه سراغ هند

رفت ودست دوستی واتحاد به دربار ایران دراز کردوایران نیز باین

امید که بتواند خودرا از دست همسایه شمالی نجات داده وقفقاز را

دوباره به ایران ملحق کند با میل ورغبت دست دوستی بوناپارته را

پذیرفت .

اما .....واما بواسطه عدم رشد ملی ووجود رجال خائن در راس

حکومت وشهوترانی زر پرستی پادشاه وبدون بینش سیاسی دولت

ایران نتوانست آنطور که باید وشاید از این دوستی ورابطه استفاده

ببرد

دولت انگلستان با فرستادن تحفه ها بسوی دربار پول دوست وهدیه ها

فتحلعی خان ریش را با مزایا ورجال خائنش خریدند وهرآنچه را که

میل داشتند انجام دادند ودوران زما مداری این جناب ریش به قیمت -

ضمیمه شدن بهترین ایالتهای شمال غربی ایران به خاک روسیه واز

دست رفتن استثقلال حقیقی کشور ایران تمام شد.

حال بازهم افاده ها طبق طبق در سرای هتلهای وخانه های اعیانی

مانندپر پرنده در پرواز است وایران دارد زیر بار خستگی از پای

درآمده وکسی نیست که باو کمک کند همه به د نبال زر وسکه و....

شهرت وانبوه سازیند .

دولت فخیمه هم دست همهرا خوانده وهرجا لازم باشد نیرو میفرستد

وآدمهارا میخرد آدمهایی که خیلی آسان خریده میشوند وخیلی آسان

در راه اربابشان آدم میکشند وخاک سر زمینشان را نیز توبره کرده

تحفه میبرند.

----------از یادداشتهای روزانه خیلی خیلی قدیمی!ثریا/

هیچ نظری موجود نیست: