این بهترین سکوت است ، برای آنهاییکه
احتیاج دارند پینه پاهای پولدارن را بلیسند
من به هنگام مرگ رنگ نمیبارم
از مرگ نمیترسم
چرا که عصاره جنگل درزیر پوستم
تخم گذاشته است
----------------
یک فیلسوف آلمانی میگوید :
ما دوبار رنج میکشیم ، یکبار خود رنج را وبار دیگربا بیاد آوردن
آن رنج مضاعفی را تحمل میکنیم .
منهم چند روزی این درد مضاعف را تحمل کردم وبهتر دیدم که سری
به دفتر عشق بزنم ، متاسفانه آن زن مرد بی هیچ انتقامی وهیچ دادگاهی
اورا بجرم اهانت ، تهمت ، تحقیر وویران ساختن یک زندگی محاکمه
نکرد ، پس نتیجه میگیریم که هیچ عدالتی دردنیا وجود ندارد وهیچ -
دادگاه ودادگستری نمیتواند کیفری را بدهد ، ما تنها خودرا فریب میدهیم
او به راحتی سرش را زمین گذاشت ومرد ونام ( میزرا) کافی بود که
فرزندانش با مال دیگران انگل وار به همه جا برسند بی هیچ خوی و
خصلت انسانی .
واین است رسم روزگار
تا نوشته بعدی........
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر