( برای فیرا ) ---------------------
نه ! زندگی زیبا نیست
زندگی زندان پرندگان است
زندگی در شعله های آتش ، رقص مرگ دارد
زندگی خاموشی است
گاه گاهی از برج عاج ، آن آهنین بامهای بلند
قصه ای تلخ ودرهم ، بگوش میرسد
گاهی سر برآوردن برگی از دل خاک
زیر آفتاب غبار گرفته
رعشه ای بر پیکری می نشاند
بوی خاک ، بوی باران ، وبوی فاضل آبها
عشق های دروغین
نشستن آدمهای بی حوصله در غم انسانیت
وپایمال شدن هوش وهویت
در چشم اندازهای دوردست
تشنه ی در حسرت آب
در پی سراب
از کف دستی ناپاک قطره آبی نوشیدن
نه ! زندگی زیبا نیست
زندگی ( شعله ) میخواهد
زندگی ( عشق ) میخواهد
در میان سر زمینهای سیلی خورده
در کنار خاکستر مردگان
در شبستانهای تاریک ، همر اه نمازگذاران
بانتظار ظهورخر دجال
ومردن گل اندیشه ، نه ! نه!
زندگی زیبا نیست
ثریا/ 25 /11/2010
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر