شنبه، مهر ۲۴، ۱۳۸۹

گام زمان

زچشم خویش گرفتم قیاس کار جهان

که نقش مردم حق بین همیشه برآب است........ه.الف. سایه .

-----------

موریانه ها ، در کار جویدن

در تکاپوی بهم زدن خیمه هاهستند

زمستان سرد وبیرحمی ، درپیش است

زنبوران خبر چین

در منظومه کندوها وشهد خود

خواهند لرزید

آنها بهار نوجوان را باور ندارند

آنها در زیر علفها

در تیر رس آتش

پاهایشان خواهد شکافت

آن زمانیکه موشهای صحرایی

سوراخی دردل زمین باز کنند

در زمانیکه چشمه های شط القراب

خشکید

( شیر ما نعره سر خواهد داد )

همان شیر که خورشیدرا درمشت دارد

نه درپشت

ابرها ازگریستن می ایستند

آذرخشی پدید میاید

وما........؟

دوباره تقدیر عشق را

درآ غوش میگیریم

وبر برگ درختان  خواهیم نوشت

خون وجنون رفت

آتش به خاکستر نشست

وغنچه های نو شکفته

سر برمیاورند

رقص کنان درباغچه خانه ما

.........ثریا. اسپانیا.........شنبه 

 

هیچ نظری موجود نیست: