چهارشنبه، مهر ۲۱، ۱۳۸۹

اکتور اول

همه جا وهر ر وز درهمه صفحات رزونامه وخبر نامه ها و سایر

خبرگزاریها عکس او بچشم میخورد ، هنگامیکه او درحال سخنرانی

است صورتش به نحو زشت وخنده داری به نظر میرسد نسخه ثاثی

یک میمون بد منظر با آن ریش وسبیل بی تناسب وبی معنیش ، با

موهای یکد دست که مانند یک کاسه بشکل کلم بر روی سرش ریخته

وآن دهان نفرت انگیز با آن قد کوتاه ......

نه ! به هیچ وجه اورا نباید جدی گرفت او آنچه قرو قنبیل دارد همه را

با آن د هان مضحکش ارائه میدهد ، هنگامیکه انگشت سبابه حضر تش

رابسوی مردم بلند میکند گویی مستقیم میخواهد چشم همه را کور کند ،

(جای صمد آقای خودمان خالی)  سلام دادنش کفر مرا درمیاورد آرزو

دارم یک آشپزخانه را باتمام ظروف کثیفش باو بدهم تا همه را بشوید

وهنگامیکه شنیدم ( یاران همه رفتند ) چهره اش بنظرم منحوس وکریه

آمد.

ادای آدمهای سمبولیزم را درمیاورد مثلا کاریکاتوری آمیخته از یک

سوسیالیزم کارگری توام با فاشیزم وعقاید کهنه وقدیمی ودربعضی از

اوقات سنت های نظامی گری که میدانم سرانجام دنیارا بخاک وخون

خواهد کشید.

اگر دولتان دولت کارگری است پس باید قدرت اینرا داشته باشید که از

اساس وبنیان کشوررادگرگون کنید نه آنکه عده ای گدا به نوا برسند .

تناقص های زیادی درکارتان دیده میشود ومردم درگوشه ای به تماشای

یک تراژدی - کمدی نشسته اند وجلوی رویشان هم یک کاسه سماق ،

بلی ! دنیای ما همینه ، بخوای نخواهی اینه ،

........ثریا/ اسپانیا...... چهار شنبه

 

 

هیچ نظری موجود نیست: