سه‌شنبه، شهریور ۱۶، ۱۳۸۹

مطرب و...من

مطرب ، عاشقان بجنبان با تار

بزن آتش به مومن وکفار

مصلحت نیست عشق را خمشی

پرده از روی مصلحت بردار

...............مولانا رومی

ای مطرب دهر :

تر اخلیفه کردم که یار من باشی

به راه دزدی وآدمکشی دستیار من باشی

به قصد قافله من درکمین نور باشم

تو دیده بان من سر هر رهگذر باشی

برم چو مال کسان وزبیخ وبن بخورم

به وقت باز گرفتن ، اعتبار من باشی

چو با عمرو بوبکر ویزید میروم به ویل

برادرانه تو هم یار  وغار وهمره من باشی

.......ثریا /اسپانیا / .......

پیامبر دزدان  ni comment

هیچ نظری موجود نیست: